خلاصه کتاب روانشناسی مهارت های ارتباطی جواد شادی

خلاصه کتاب روانشناسی مهارت های ارتباطی: به انضمام زبان بدن و فنون مذاکره ( نویسنده جواد شادی )
کتاب «روانشناسی مهارت های ارتباطی: به انضمام زبان بدن و فنون مذاکره» نوشته جواد شادی، یه راهنمای عالیه که بهتون کمک می کنه چالش های ارتباطی تون رو حل کنید و روابط قوی تری بسازید. این کتاب بهتون یاد میده چطور با هر مدل شخصیتی ارتباط موثر برقرار کنید، زبان بدن رو درک کنید و تو مذاکرات حرفه ای عمل کنید، تا هم تو زندگی شخصی و هم تو کارتون حسابی بدرخشید.
همه ما ته دلمون دوست داریم روابط خوب و موثری داشته باشیم، چه تو خانواده و دوستامون، چه تو محیط کار. اصلا مگه میشه بدون ارتباط زندگی کرد؟ حرف از ارتباط که میشه، خیلی ها فکر می کنن فقط منظورمون حرف زدنه. یعنی اینکه چقدر خوب کلمات رو پشت سر هم ردیف کنیم و منظورمون رو برسونیم. اما واقعیت اینه که ارتباط، خیلی پیچیده تر و عمیق تر از این حرفاست. یه جورایی میشه گفت ارتباط مثل یه رقص می مونه؛ یه رقص ظریف و پر از جزئیات که هر حرکت کوچیک ما، چه کلامی و چه غیرکلامی، یه پیامی رو مخابره می کنه. گاهی اوقات این پیام اون چیزی نیست که ما قصد داشتیم بگیم و همین میشه که سوءتفاهم ها شروع میشه. اصلا مگه چند بار شده یه چیزی بگیم و طرف مقابل کاملاً یه برداشت دیگه از حرفمون داشته باشه؟
گاهی هم پیش میاد که با بعضی آدما خیلی راحتیم، حرفامون گل می اندازه و اصلا ساعت ها متوجه گذر زمان نمیشیم. اما همین حرف ها رو وقتی می خوایم با یه آدم دیگه بزنیم، انگار تمام کلمات تو گلومون گیر می کنن. نمی تونیم راحت باشیم، نمی تونیم منظورمون رو واضح برسونیم و کلا حس می کنیم تو یه دنیای دیگه با اون شخص هستیم. این ها همون چالش هایی هستن که همه ما کم و بیش باهاشون درگیریم.
اینجاست که اهمیت آموزش مهارت های ارتباطی خودش رو نشون میده. جواد شادی تو کتاب فوق العاده اش، «روانشناسی مهارت های ارتباطی: به انضمام زبان بدن و فنون مذاکره»، دقیقا اومده سراغ همین مسائل و تکنیک هایی رو بهمون یاد میده که حسابی به دردمون می خورن. این کتاب فقط یه تئوری خشک و خالی نیست؛ پر از راهکارهای عملیه که اگه واقعاً بکارشون بگیریم، می تونیم روابطمون رو حسابی قوی کنیم و به سمت وسویی ببریم که خودمون دوست داریم. اگه دنبال این هستید که تو جمع ها بدرخشید، تو کارتون موفق تر باشید، تو مذاکرات یه سر و گردن بالاتر باشید و کلا از ارتباطاتتون لذت بیشتری ببرید، این خلاصه حسابی به کارتون میاد. البته یادتون باشه این خلاصه فقط یه مزه از کتابه و اگه دوست داشتید عمیق تر یاد بگیرید، خوندن کل کتاب رو بهتون پیشنهاد می کنم.
چرا اصلا مهارت های ارتباطی انقدر مهمن؟ (مبانی و رقص ارتباط)
وقتی حرف از موفقیت می زنیم، چه تو زندگی شخصی و چه تو زندگی حرفه ای، نمیشه نقش پررنگ مهارت های ارتباطی رو نادیده گرفت. اصلاً انگار مهارت های ارتباطی همون کلیدی هستن که قفل خیلی از درهای بسته رو باز می کنن. از یه گفت وگوی ساده با همسرتون یا فرزندتون بگیرید تا یه جلسه کاری مهم و یه مذاکره تجاری سنگین، همه و همه به این مهارت ها نیاز دارن. ولی چرا انقدر مهم؟ چون همه چیز بر پایه تعامل با بقیه آدماست و بدون ارتباط موثر، این تعامل شکل نمی گیره.
ارتباط یعنی چی؟ فقط حرف زدنه؟
خیلی وقت ها ارتباط رو فقط مساوی با حرف زدن می دونیم، یعنی اینکه فقط کلمات رو از دهنمون خارج کنیم یا یه پیامی رو بنویسیم و بفرستیم. اما جواد شادی تو کتابش خیلی قشنگ توضیح میده که ارتباط فراتر از کلامه. یعنی چی؟ یعنی تمام جزئیات رفتار ما، از لحن صدایمون، از چرخوندن چشم ها و حرکات دستمون، از طرز نشستنمون و حتی از فاصله ای که با طرف مقابل داریم، همه و همه دارن یه پیامی رو مخابره می کنن. اینا همون بخش های ناگفته ارتباط هستن که شاید خودمون هم حواسمون بهشون نباشه، اما ناخودآگاه روی برداشت طرف مقابل از حرف ما تأثیر می ذارن.
تصور کنید یه دوست رو می بینید که میگه خوبم، اما سرش پایینه و صداش بی جونه. آیا واقعاً باور می کنید که خوبه؟ مسلماً نه! چون پیام غیرکلامی (زبان بدنش) داره چیز دیگه ای رو فریاد می زنه. پس ارتباط فقط حرف زدن نیست، بلکه یه پکیج کامله از کلام، لحن، زبان بدن و حتی سکوتمون.
چالش های ارتباطی رایج: چرا گاهی حرف هم رو نمی فهمیم؟
همه ما حتماً این تجربه رو داشتیم که یه وقتایی حس می کنیم داریم دیوار به دیوار با یه نفر حرف می زنیم! هرچی توضیح میدیم، باز هم انگار طرف مقابل منظور اصلی ما رو نمی فهمه. یا برعکس، یه وقتایی خودمون نمی تونیم منظور بقیه رو درست و حسابی درک کنیم. اینا همون چالش های ارتباطی رایج هستن که می تونن حسابی روابط رو خراب کنن و باعث بشن آدما از هم دور بشن.
یکی از دلایل اصلی این چالش ها، همون تفاوت های فردیه که تو بخش های بعدی بیشتر راجع بهش حرف می زنیم. هر کسی با توجه به تجربیات، باورها و محیط زندگیش، یه فیلتر خاص برای دریافت پیام ها داره. ممکنه حرفی که شما می زنید، برای اون شخص معنی دیگه ای بده. مثلاً یه شوخی ساده از طرف شما، ممکنه برای اون یه توهین بزرگ تلقی بشه. حل کردن این چالش ها نیازمند اینه که اول از همه خودمون رو بشناسیم، بعد طرف مقابلمون رو و بعد یاد بگیریم چطور این فیلترها رو درست کنیم.
مفهوم رقص ارتباط چیه؟ یه بازی پیچیده!
شاید این عبارت رقص ارتباط براتون عجیب باشه، اما تو روانشناسی ارتباطی یه مفهوم خیلی جالبه. جواد شادی تو کتابش می گه هر بار که ما با آدمای مختلف ارتباط برقرار می کنیم، انگار داریم یه رقص جدید رو تجربه می کنیم. نیروهایی که ما رو به هم وصل می کنن، دائماً در حال تغییر و فعل و انفعالن. تجربیات قبلی، سیستم های اعتقادی، فرهنگ و حتی حال روحی الان ما، همه و همه رو این رقص تأثیر می ذارن.
تصور کنید دو نفر دارن با هم حرف می زنن. هر کدوم با توجه به سابقه ذهنی خودشون، دارن پیام های همدیگه رو تفسیر می کنن. اینجاست که ممکنه برداشت های متفاوتی شکل بگیره و اون پرفورمنس ارتباطی که انتظار داریم، اتفاق نیفته. «رقص ارتباط» یعنی همین پویایی و پیچیدگی. درک این مفهوم بهمون کمک می کنه بفهمیم که ارتباط یه جاده یک طرفه نیست و برای موفقیت توش، باید حواسمون به تمام حرکات خودمون و طرف مقابلمون باشه.
پس ارتباطات یه مهارت یادگرفتنیه، نه یه استعداد!
خبر خوب اینه که مهارت های ارتباطی مثل نقاشی یا موسیقی، یه استعداد خدادادی نیستن که یا داری یا نداری! بلکه مثل رانندگی یا شنا، یه مهارتن که با تمرین و آموزش، میشه توشون حسابی حرفه ای شد. جواد شادی تو کتابش بارها روی این موضوع تأکید می کنه که اگه وقت بذارید، مطالعه کنید و تمرین کنید، می تونید ارتباطاتتون رو زیر و رو کنید. پس ناامید نباشید اگه فکر می کنید تو این زمینه ضعیفید. شروع کنید به یادگیری و تمرین. همین که دارید این خلاصه رو می خونید، خودش یه قدم بزرگه!
یادتون باشه، مهارت های ارتباطی مثل رانندگی یا شنا، یه استعداد خدادادی نیستن که یا داری یا نداری! بلکه یه مهارتن که با تمرین و آموزش، میشه توشون حسابی حرفه ای شد.
فصل اول: فنون کاربردی برای ارتباط بهتر با همه جور آدم
حالا که فهمیدیم ارتباط چیه و چرا انقدر مهمه، وقتشه بریم سراغ بخش عملی قضیه. تو این فصل، جواد شادی یه سری تکنیک های حسابی کاربردی رو معرفی می کنه که بهمون کمک می کنن تو دنیای شلوغ امروز، روابطمون رو گسترش بدیم و با آدمای مختلف راحت تر ارتباط برقرار کنیم.
چطور دایره ارتباطاتمون رو بزرگ کنیم؟
اگه جزو اون دسته از آدمایید که دوست دارید دوستای جدید پیدا کنید، شبکه های ارتباطی تون رو بزرگ تر کنید یا تو محیط کار با آدمای بیشتری آشنا بشید، این بخش حسابی به کارتون میاد. جواد شادی توضیح میده که گسترش دایره ارتباطی فقط به معنی آشنا شدن با آدمای جدید نیست، بلکه یعنی یاد بگیریم چطور با همین آدمایی که می شناسیم هم روابط عمیق تر و قوی تری بسازیم.
مثلاً ممکنه یه همکار داشته باشید که سال هاست فقط بهش سلام و علیک می کنید. این کتاب بهتون یاد میده چطور با یه شروع کننده مکالمه ساده، یه لبخند یا یه سؤال کوچیک، یه ارتباط جدید رو کلید بزنید و اون دیوار بینتون رو بشکنید. یا مثلاً اگه تو یه جمع جدید رفتید، چطور با اعتماد به نفس وارد بشید و شروع به گپ و گفت کنید.
راز ارتباط با تیپ های شخصیتی مختلف: هر کسی یه جور!
یکی از بزرگترین چالش های ارتباطی اینه که همه آدما یه جور نیستن! هر کسی یه اخلاق، یه طرز فکر و یه سبک ارتباطی خاص خودش رو داره. جواد شادی تو این بخش بهمون کمک می کنه که این تفاوت ها رو بشناسیم و بفهمیم که برای ارتباط موفق با هر تیپ شخصیتی، باید یه راهکار خاصی رو پیش بگیریم.
مثلاً یه آدم ممکنه خیلی رک و مستقیم حرف بزنه، در حالی که یه نفر دیگه ممکنه خیلی با احتیاط و ملاحظه باشه. اگه شما با اون آدم رک و مستقیم، با ملاحظه و پر از ایهام حرف بزنید، احتمالاً حرفتون رو نمی فهمه و ازش خوشش نمیاد. برعکس، اگه با اون آدم ملاحظه کار، خیلی رک و خشن برخورد کنید، ممکنه دلخور بشه و از شما فاصله بگیره. این بخش کتاب بهمون یاد میده چطور مثل یه آفتاب پرست، خودمون رو با رنگ محیط ارتباطی وفق بدیم.
مرزهای ارتباطی و حریم شخصی: بازی با خط قرمزها!
یه رابطه خوب، رابطه ایه که توش مرزها و حریم شخصی همدیگه رو رعایت کنیم. این نه تنها نشونه احترام به خودمونه، بلکه نشونه احترام به طرف مقابلمونه. جواد شادی تو این بخش بهمون یاد میده که چطور مرزهای ارتباطی مون رو بشناسیم، تعریف کنیم و ازشون دفاع کنیم. یعنی بدونیم تا کجا می تونیم پیش بریم و از کجا به بعد باید احتیاط کنیم.
مثلاً یه وقتایی ممکنه بعضی آدما خیلی نزدیک بشن و بخوان وارد حریم خصوصی شما بشن که شما دوست ندارید. این کتاب بهتون یاد میده چطور بدون اینکه کسی رو دلخور کنید، این مرزها رو نشون بدید و اجازه ندید کسی از خط قرمزهاتون عبور کنه. این کنترل مرزها، به شما کمک می کنه روابط رو دقیقاً به همون سمتی ببرید که خودتون دوست دارید و ازشون حس خوبی بگیرید.
نکات طلایی برای معاشرت های روزمره و کاری: از همین امروز شروع کن!
این کتاب پر از مثال ها و تمرین های عملیه که می تونید از همین امروز تو زندگی روزمره تون یا تو محیط کار ازشون استفاده کنید. از یه سلام و احوالپرسی ساده بگیرید تا یه ارائه تو جلسه کاری، این کتاب راهکارهایی میده که می تونید حسابی ازشون بهره ببرید.
مثلاً شاید تا الان فکر می کردید که برای اینکه ارتباط خوبی داشته باشید، فقط باید حرف بزنید. اما این کتاب بهتون یاد میده که چقدر «خوب شنیدن» مهمه. یا چطور با یه سؤال درست، مکالمه رو به سمتی ببرید که هم شما لذت ببرید و هم طرف مقابل. این نکات کوچک اما مهم، می تونن تفاوت های بزرگی تو کیفیت روابط شما ایجاد کنن.
فصل دوم: زبان بدن و مذاکره؛ از چشم ها تا دست ها!
همونطور که گفتیم، ارتباط فقط حرف زدن نیست. بخش بزرگی از پیامی که ما مخابره می کنیم، اصلاً کلامی نیست! یعنی چی؟ یعنی همین حرکت دست و پامون، نگاه کردنمون، حتی حالت نشستمون، همه و همه دارن یه داستانی رو تعریف می کنن. اینجاست که پای زبان بدن میاد وسط.
زبان بدن: حرف هایی که گفته نمیشن!
زبان بدن، یکی از قدرتمندترین ابزارهای ارتباطیه که خیلی وقت ها ازش غافل میشیم. جواد شادی تو این فصل با جزئیات کامل توضیح میده که چطور با تحلیل حرکات غیرکلامی خودمون و دیگران، می تونیم پیام های ناگفته رو رمزگشایی کنیم و به درک عمیق تری از وضعیت برسیم. مثلاً می تونید بفهمید که طرف مقابلتون راست میگه یا نه، خجالتیه یا اعتماد به نفس داره، علاقه به حرفتون داره یا حوصله اش سر رفته.
حتی ممکنه خودمون بدون اینکه حواسمون باشه، با زبان بدنمون پیام هایی رو مخابره کنیم که اصلاً قصد نداشتیم. مثلاً دست به سینه نشستن، ممکنه نشون دهنده گارد گرفتن باشه، حتی اگه شما قصدش رو نداشته باشید. یادگیری زبان بدن کمک می کنه که هم خودمون آگاهانه تر رفتار کنیم و هم پیام های پنهان دیگران رو بهتر دریافت کنیم.
رمزگشایی از انواع دست دادن: یه دست دادن یعنی هزار تا حرف!
باورتون میشه که حتی یه دست دادن ساده هم می تونه کلی حرف برای گفتن داشته باشه؟ جواد شادی تو این بخش حسابی رو این موضوع مانور داده و انواع دست دادن ها رو با ریزترین جزئیاتشون توضیح میده. این بخش از کتاب واقعا جذابه و نشون میده که چقدر جزئیات کوچیک می تونن مهم باشن.
دست دادن سلطه گرانه: وقتی می خوان قدرت نمایی کنن.
فرض کنید با کسی دست میدید و اون شخص با کف دست رو به پایین، محکم دست شما رو فشار میده. این مدل دست دادن، معمولاً نشونه آدمای سلطه گر و پرخاشگره که دوست دارن تو هر ارتباطی شروع کننده باشن و حرف آخر رو بزنن. اینجوری ناخودآگاه طرف مقابل رو تو موضع ضعف قرار میدن و اونو مجبور می کنن که با کف دست رو به بالا بهشون جواب بده. یه جورایی دارن میگن: «من اینجا رئیسم!»
مصافحه (دستکشی): صادقانه یا شک برانگیز؟
این مدل دست دادن رو زیاد تو سیاستمدارها می بینیم. یعنی با دو دست، دست طرف مقابل رو می گیرن، یه جورایی مثل یه دستکش. این کار می تونه حس اعتماد و صداقت رو منتقل کنه، انگار که طرف مقابل داره میگه «من تمام و کمال با توام و بهت اطمینان دارم». اما اگه این کار رو با کسی انجام بدید که تازه باهاش آشنا شدید، ممکنه تأثیر معکوس داشته باشه و طرف مقابل رو نسبت به نیت و هدف شما مشکوک کنه. پس باید حواستون باشه که این شیوه رو فقط برای آدمایی استفاده کنید که باهاشون حسابی آشنا هستید و بینتون اعتمادی شکل گرفته.
دست دادن ماهی مرده: حسابی حال گیره!
وای که این یکی چقدر بده! حتماً براتون پیش اومده با کسی دست بدید که دستش مثل یه ماهی مرده بی جون و سرد و شله. این مدل دست دادن، نشونه ضعف شخصیت یا بی تفاوتی تلقی میشه و تو سراسر دنیا هم به عنوان یه روش غیردوستانه شناخته شده. حس نرمی و بی روحی این مدل دست دادن، حسابی حال گیره و باعث میشه از طرف مقابلتون زده بشید. خیلی ها که اینجوری دست میدن، حتی خودشون هم خبر ندارن که دارن این پیام منفی رو منتقل می کنن.
نکات مهم برای یه دست دادن عالی: تمرین کن!
جواد شادی تأکید می کنه که اگه می خواید تو دست دادن حرفه ای بشید، از دوستاتون بخواید که راجع به شیوه دست دادنتون بهتون نظر بدن. این بهترین راه برای اینه که بفهمید پیامی که شما دارید با دست دادنتون منتقل می کنید، چیه. یه دست دادن محکم، اما نه خشن، با کف دست نه رو به بالا و نه رو به پایین، و چشمی که تو چشم طرف مقابلتون نگاه می کنه، می تونه حسابی اعتماد به نفس شما رو نشون بده و یه شروع خوب برای هر ارتباطی باشه.
بقیه حرکات و اشارات مهم: صورتت، چشمهات، بدنت!
غیر از دست دادن، کلی حرکت و اشارات دیگه هم هستن که حرف میزنن. مثلاً حالت چهره. یه لبخند واقعی چقدر می تونه حس خوب منتقل کنه؟ یا یه اخم کوچک چقدر می تونه باعث سوءتفاهم بشه؟ چشم ها هم که آینه روح آدم هستن! ارتباط چشمی مستقیم و متعادل، نشونه اعتماد به نفسه، در حالی که نگاه های دزدکی یا خیره شدن بیش از حد، پیام های دیگه ای رو میرسونه.
وضعیت بدن هم خیلی مهمه. صاف ایستادن یا نشستن، نشونه احترام و اعتماد به نفسه، در حالی که قوز کردن یا شل و ول نشستن، می تونه نشونه بی تفاوتی یا حتی بی احترامی باشه. این فصل پر از مثال های جذابیه که بهتون یاد میده چطور با دقت به این جزئیات، هم دیگران رو بهتر بشناسید و هم خودتون آگاهانه تر رفتار کنید.
چطور یه مذاکره کننده حرفه ای بشیم؟
بعد از زبان بدن، جواد شادی میره سراغ یه مهارت خیلی مهم دیگه: فنون مذاکره. مذاکره فقط تو جلسات تجاری اتفاق نمی افته. از یه خرید و فروش ساده تو بازار بگیرید تا چونه زدن با فرزندتون سر تکلیف مدرسه اش، همه و همه نوعی مذاکره هستن.
آماده سازی قبل از مذاکره: هیچ وقت دست خالی نرو!
مهمترین اصل تو هر مذاکره ای، آماده سازیه. هیچ وقت بدون اطلاعات کافی و بدون یه برنامه قبلی، وارد مذاکره نشید. جواد شادی توضیح میده که باید قبل از هرچیزی، هدف اصلیتون از مذاکره رو مشخص کنید، اطلاعات کافی از طرف مقابل به دست بیارید و حتی سناریوهای مختلف رو تو ذهنتون مرور کنید. دونستن نقاط قوت و ضعف خودتون و طرف مقابل، برگ برنده شماست.
شنیدن فعال و سوال پرسیدن: سکوت هم هنره!
اگه فکر می کنید تو مذاکره فقط باید حرف بزنید، سخت در اشتباهید! یکی از قوی ترین تکنیک های مذاکره، شنیدن فعاله. یعنی نه تنها گوش بدید که طرف مقابل چی میگه، بلکه سعی کنید بفهمید چرا اینو میگه، چه نیازهایی داره و چه نگرانی هایی تو ذهنش داره. سؤالات درست پرسیدن هم می تونه اطلاعاتی رو بهتون بده که اصلاً انتظارش رو ندارید. گاهی اوقات سکوت هوشمندانه، می تونه طرف مقابل رو وادار کنه که اطلاعات بیشتری بده.
استفاده از زبان بدن خودت و طرف مقابل: برگ برنده تو دستته!
بخش زبان بدن که قبل تر گفتیم، اینجا حسابی به کار میاد. تو مذاکره باید حواستون به زبان بدن طرف مقابلتون باشه. آیا داره صاف میشینه یا قوز کرده؟ داره با دستش بازی می کنه یا ثابت نگه داشته؟ اینا همه نشونه ان. همینطور باید حواستون به زبان بدن خودتون هم باشه. آیا دارید اعتماد به نفس نشون میدید یا استرس دارید؟ جواد شادی راهکارهایی رو ارائه میده که چطور از زبان بدن خودتون به نفع مذاکره استفاده کنید و زبان بدن طرف مقابل رو هم تفسیر کنید.
رسیدن به توافق برد-برد: همه راضی و خوشحال!
هدف از یه مذاکره خوب، این نیست که یکی ببره و یکی ببازه. هدف اینه که به یه توافق «برد-برد» برسید که توش هر دو طرف حس خوبی داشته باشن و احساس کنن که به خواسته هاشون رسیدن. این فصل راهکارهایی برای حل تعارض، ایجاد انعطاف و پیدا کردن نقاط مشترک ارائه میده تا بتونید به بهترین نتیجه ممکن برسید و روابطتون هم به خاطر مذاکره، خدشه دار نشه.
فصل سوم: فرق های فردی در ارتباطات: چرا هرکی یه جور فکر می کنه؟
تا حالا فکر کردید چرا یه حرف ساده رو می زنید، اما پنج نفر ازش پنج تا برداشت متفاوت دارن؟ یا چرا با یه نفر ارتباط برقرار کردن عین آب خوردنه، ولی با یه نفر دیگه حسابی سخته؟ جواب تو تفاوت های فردی ما آدماست. جواد شادی تو این فصل بهمون کمک می کنه این تفاوت ها رو بهتر درک کنیم.
چرا هر کسی یه برداشت خاص خودش رو داره؟
ببینید، مغز ما مثل یه کامپیوتره که هر چی تجربه کرده، هر چی باور داره و تو هر فرهنگی بزرگ شده، رو تو خودش ذخیره کرده. وقتی یه پیامی رو دریافت می کنیم، این کامپیوتر سریع شروع می کنه به تحلیل کردن اون پیام بر اساس همون اطلاعاتی که از قبل داره. مثلاً اگه تو بچگی از یه کلمه خاص تجربه بدی داشتید، ممکنه الان با شنیدن اون کلمه حس بدی بهتون دست بده، در حالی که برای یه نفر دیگه عادی باشه.
همین تجارب گذشته، باورهای شخصی و زمینه های فرهنگی گوناگون باعث میشه که از یه جمله یا یه رفتار واحد، برداشت های کاملاً متفاوتی داشته باشیم. اینجاست که می فهمیم ارتباط یه فرآیند پیچیده و شخصی شده ست.
تفاوت ها رو بشناس و بهشون احترام بذار: یه فرصت جدیده!
وقتی این تفاوت ها رو می فهمیم، تازه می تونیم ازشون به نفع خودمون استفاده کنیم. جواد شادی میگه به جای اینکه با تفاوت ها بجنگیم یا ازشون بترسیم، باید اونا رو بشناسیم و بهشون احترام بذاریم. احترام گذاشتن به تفاوت های فردی، یعنی بپذیریم که هر کسی حق داره جور خودش فکر کنه، جور خودش عمل کنه و جور خودش ارتباط برقرار کنه.
این کار نه تنها باعث میشه روابطتون قوی تر بشه، بلکه یه فرصت جدید برای یادگیری و رشد هم براتون فراهم می کنه. با هر آدمی که ارتباط برقرار می کنید، دارید یه دنیا جدید رو کشف می کنید.
چطور خودت رو با سبک ارتباطی بقیه هماهنگ کنی؟
حالا که تفاوت ها رو شناختیم، وقتشه یاد بگیریم چطور خودمونو باهاشون هماهنگ کنیم. این به معنی از خودگذشتگی نیست، بلکه یعنی انعطاف پذیری. جواد شادی توضیح میده که اگه می خوایم ارتباط موثری داشته باشیم، گاهی وقتا باید سبک ارتباطی خودمونو با سبک ارتباطی طرف مقابلمون تنظیم کنیم.
مثلاً اگه طرف مقابلتون خیلی رسمی و با جزئیات حرف می زنه، شما هم سعی کنید خیلی محاوره و خلاصه نباشید. یا اگه اون خیلی سریع و پرانرژی حرف میزنه، شما هم خودتون رو کمی پرانرژی تر نشون بدید. این انطباق ارتباطی، باعث میشه که طرف مقابل حس کنه شما رو بهتر می فهمه و بیشتر باهاتون احساس راحتی کنه.
چرا با بعضیا ارتباط راحت تره؟ پرفورمنس ارتباطی یعنی همین!
حتما براتون پیش اومده که با یه نفر از همون لحظه اول حسابی رفیق شدید و راحتید. اما با یه نفر دیگه، هر چقدر هم تلاش می کنید، انگار یه دیوار بینتونه. این همون چیزیه که بهش میگن پرفورمنس ارتباطی.
جواد شادی میگه دلیل این راحتی یا سختی، همون فعل و انفعالات ارتباطیه که بین دو نفر اتفاق می افته. وقتی سبک های ارتباطی دو نفر خیلی به هم نزدیک باشه، یا وقتی بتونن به خوبی خودشون رو با هم هماهنگ کنن، اون وقت پرفورمنس ارتباطی میره بالا و ارتباط راحت تر و لذت بخش تر میشه. برعکس، اگه تفاوت ها زیاد باشن و تلاشی برای انطباق نشه، ارتباط سخت و خسته کننده میشه. درک این موضوع بهتون کمک می کنه که برای بهبود روابطتون، روی نقاطی تمرکز کنید که می تونید تغییرشون بدید.
فصل چهارم: ارتباطات حرفه ای بر اساس مدل جهانی DiSC: خودت و بقیه رو بشناس!
رسیدیم به یکی از هیجان انگیزترین بخش های کتاب! مدل جهانی DiSC. اگه تو محیط کار هستید، مدیر هستید، یا کلا با آدمای زیادی سر و کار دارید، این بخش حسابی به دردتون می خوره. این مدل یه ابزار قدرتمنده که بهتون کمک می کنه هم خودتون رو بهتر بشناسید، هم تیپ های شخصیتی مختلف رو درک کنید و هم یاد بگیرید چطور با هر کدوم از اونا ارتباط موثر برقرار کنید.
مدل DiSC چیه و چه ابعادی داره؟
مدل DiSC یه ابزار رفتاریه که آدما رو بر اساس چهار بعد اصلی رفتاری دسته بندی می کنه:
- D (Dominance – تسلط): این تیپ ها معمولاً قاطع، نتیجه گرا، رقابتی و عمل گرا هستن. دوست دارن کنترل اوضاع رو تو دستشون بگیرن و به سرعت به اهدافشون برسن.
- I (Influence – نفوذ): این تیپ ها معمولاً خوش مشرب، پرشور، متقاعدکننده و اجتماعی هستن. دوست دارن با بقیه ارتباط برقرار کنن و رو اونا تأثیر بذارن.
- S (Steadiness – ثبات): این تیپ ها معمولاً آرام، صبور، پایدار و وفادار هستن. به همکاری، ثبات و امنیت اهمیت میدن و تغییرات ناگهانی رو دوست ندارن.
- C (Conscientiousness – وظیفه شناسی): این تیپ ها معمولاً دقیق، منطقی، تحلیل گر و منظم هستن. به کیفیت، دقت و پیروی از قوانین اهمیت میدن و همیشه دنبال بهترین راه حل هستن.
جواد شادی تک تک این ابعاد رو با جزئیات کامل توضیح میده و نشونه های رفتاری هر کدوم رو براتون روشن می کنه.
با DiSC هم خودت رو بشناس، هم همکارات رو!
یکی از اولین قدم ها تو بهبود ارتباطات، خودشناسیه. با مدل DiSC می تونید بفهمید که خودتون بیشتر به کدوم تیپ نزدیکید. مثلاً آیا شما یه آدم نتیجه گرای D هستید که فقط به دنبال سرعته؟ یا یه آدم صبور S که دنبال ثباته؟
بعد از اینکه خودتون رو شناختید، می تونید از همین ابزار برای شناخت بقیه هم استفاده کنید. وقتی بفهمید همکارتون یا رئیستون بیشتر به کدوم تیپ DiSC نزدیکه، می تونید خیلی راحت تر باهاش ارتباط برقرار کنید و از سوءتفاهم ها جلوگیری کنید. انگار دارید یه کلید پیدا می کنید که قفل شخصیت بقیه رو باز می کنه.
استراتژی های ارتباطی برای هر تیپ DiSC: هر کسی قلق خودش رو داره!
حالا که تیپ ها رو شناختید، جواد شادی بهتون یاد میده که چطور با هر کدوم از این تیپ ها بهترین ارتباط رو داشته باشید. هر تیپ یه قلق خاص خودش رو داره که اگه بلد باشید، دیگه ارتباط براتون مثل آب خوردنه.
نحوه برقراری ارتباط موثر با افراد دارای تیپ D (Dominance): با قدرت و قاطعیت!
این آدما دوست دارن سریع برن سر اصل مطلب، نتیجه گرا هستن و از حاشیه پردازی خوششون نمیاد. پس وقتی با یه D سروکار دارید، مستقیم، قاطع و با اعتماد به نفس حرف بزنید. روی نتایج تمرکز کنید، راهکارهای عملی رو ارائه بدید و از طولانی کردن بحث خودداری کنید. اونا دنبال این هستن که بدونن چی، کی و چطور!
نحوه برقراری ارتباط موثر با افراد دارای تیپ I (Influence): پرشور و هیجان انگیز!
این آدما اجتماعی، پرانرژی و دوست دارن مورد توجه قرار بگیرن. پس وقتی با یه I سروکار دارید، پرشور و هیجان انگیز باشید. از ایده های جدید حرف بزنید، شوخی کنید و به جنبه های انسانی و احساسی قضیه هم توجه کنید. اونا دوست دارن یه ارتباط گرم و دوستانه داشته باشن و ازشون تعریف بشه.
نحوه برقراری ارتباط موثر با افراد دارای تیپ S (Steadiness): با آرامش و ثبات!
این آدما صبور، وفادار و به دنبال هماهنگی هستن. از تغییرات ناگهانی و فضای پرفشار خوششون نمیاد. پس وقتی با یه S سروکار دارید، با آرامش و صبوری حرف بزنید. بهشون اطمینان بدید، روی همکاری و ثبات تأکید کنید و برای تصمیم گیری بهشون وقت بدید. اونا به دنبال اعتماد و همدلی هستن.
نحوه برقراری ارتباط موثر با افراد دارای تیپ C (Conscientiousness): دقیق و منطقی!
این آدما دقیق، منطقی، تحلیل گر و به دنبال جزئیات هستن. از مبهم حرف زدن متنفرن. پس وقتی با یه C سروکار دارید، با دقت و منطق حرف بزنید. اطلاعات دقیق و مستند ارائه بدید، روی حقایق تمرکز کنید و بهشون فضا بدید تا خودشون تحلیل کنن. اونا دنبال کیفیت و صحت هستن.
DiSC تو محیط کار به چه دردی می خوره؟
کاربرد مدل DiSC فقط تو روابط فردی نیست، تو محیط کار هم حسابی معجزه می کنه!
- تیم سازی: با شناخت تیپ های شخصیتی اعضای تیم، می تونید تیم هایی بسازید که مکمل هم باشن و کارایی بالاتری داشته باشن.
- حل تعارض: وقتی بدونید ریشه تعارض از تفاوت های شخصیتیه، می تونید با راهکارهای مناسب هر تیپ، اون رو حل کنید.
- رهبری: یه مدیر خوب می دونه که چطور با هر کارمندش بر اساس تیپ شخصیتش رفتار کنه تا بیشترین بازدهی رو داشته باشه.
- فروش: یه فروشنده موفق می تونه با تشخیص سریع تیپ مشتری، بهترین استراتژی فروش رو انتخاب کنه و محصول رو جوری بهش معرفی کنه که براش جذاب باشه.
خلاصه که مدل DiSC یه ابزار همه کاره ست که اگه بلد باشید ازش استفاده کنید، می تونید هم تو کارتون و هم تو زندگی شخصی، حسابی بدرخشید.
جمع بندی: این کتاب چی یادمون داد؟
تا اینجا با هم یه سفر کوتاه داشتیم تو دنیای مهارت های ارتباطی، زبان بدن و فنون مذاکره بر اساس کتاب فوق العاده جواد شادی. دیدیم که چقدر این مهارت ها تو زندگی شخصی و حرفه ای ما مهمن و چطور می تونیم با یادگیری اونا، کیفیت روابطمون رو حسابی بالا ببریم.
مهمترین درس های کتاب: نکاتی که باید آویزه گوشت کنی!
اگه بخوام مهمترین چیزایی که از این کتاب یاد گرفتیم رو خلاصه کنم، میشه گفت:
- ارتباط فراتر از کلامه: زبان بدن، لحن و حتی سکوت ما، دارن پیام هایی رو مخابره می کنن.
- رقص ارتباط یه بازی پیچیده ست: برداشت آدما از یه پیام واحد، به خاطر تفاوت های فردی و تجربه هاشون فرق می کنه.
- با هر تیپ شخصیتی، یه جور خاص رفتار کن: شناخت تفاوت ها و انطباق سبک ارتباطی، کلید موفقیت تو ارتباط با همه جور آدمه.
- زبان بدن، یه زبان پنهانه: از انواع دست دادن بگیرید تا حالت چهره، همه و همه حرف می زنن. یاد بگیرید این پیام ها رو رمزگشایی کنید.
- مذاکره یه هنره: با آماده سازی خوب، شنیدن فعال و استفاده درست از زبان بدن، می تونید به توافق های برد-برد برسید.
- مدل DiSC یه نقشه راهه: برای شناخت خودتون و بقیه و بهبود ارتباطات حرفه ای، این مدل یه ابزار بی نظیره.
تمرین، تمرین، تمرین: مهارت ارتباطی با یه بار خوندن به دست نمیاد!
یه چیز مهم که جواد شادی هم حسابی روش تأکید می کنه اینه که این مهارت ها، با یه بار خوندن یه کتاب یا یه خلاصه، تو وجود ما تثبیت نمیشن. اونا مثل عضله می مونن؛ اگه تمرینشون نکنی، ضعیف میشن. پس هرچیزی رو که یاد گرفتید، تو زندگی روزمره تون بکار بگیرید. تو صحبت با همکاراتون، تو یه جمع دوستانه، تو یه مذاکره کاری، آگاهانه تلاش کنید و ببینید چقدر زود نتیجه اش رو می بینید.
زندگی ات با این کتاب زیر و رو میشه!
وقتی مهارت های ارتباطی رو یاد می گیرید، انگار یه عینک جدید به چشمتون می زنید و دنیا رو جور دیگه ای می بینید. روابطتون با خانواده، دوستاتون و همکاراتون عمیق تر و باکیفیت تر میشه. تو کارتون موفق تر میشید چون می تونید ایده هاتون رو بهتر منتقل کنید، تو مذاکرات بهتر عمل کنید و تیم بهتری بسازید. کلا حس اعتماد به نفستون میره بالا و از تعامل با آدما لذت بیشتری می برید. این کتاب واقعا یه سرمایه گذاری برای آینده شماست.
یه پیشنهاد دوستانه: کل کتاب رو بخون!
خب، این خلاصه ای بود از مهمترین نکات کتاب «روانشناسی مهارت های ارتباطی: به انضمام زبان بدن و فنون مذاکره» نوشته جواد شادی. همونطور که گفتم، این فقط یه طعم کوچیکه از یه کتاب پربار. اگه دوست دارید عمیق تر تو این مباحث شیرجه بزنید، با جزئیات بیشتر آشنا بشید و تمرینات عملی بیشتری انجام بدید، بهتون حسابی پیشنهاد می کنم که نسخه کامل این کتاب رو بخونید. مطمئن باشید پشیمون نمیشید!
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب روانشناسی مهارت های ارتباطی جواد شادی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب روانشناسی مهارت های ارتباطی جواد شادی"، کلیک کنید.