خلاصه کتاب نگارش خلاقانه برای فیلم (از مبانی نظری تا روش های کاربردی) ( نویسنده سید مجتبی شریعتی )

کتاب «نگارش خلاقانه برای فیلم (از مبانی نظری تا روش های کاربردی)» نوشته سید مجتبی شریعتی، راهنمای جامعی برای هر کسی است که می خواهد خلاقیت خفته درونش را بیدار کند و در دنیای نویسندگی، به خصوص فیلمنامه نویسی و داستان پردازی، شاهکاری از خودش به جا بگذارد. این کتاب به شما نشان می دهد چطور از کلیشه ها فرار کنید و ایده هایی نو و درخشان خلق کنید.

تا حالا شده جلوی یک کاغذ سفید بنشینید و هر چی فکر می کنید، انگار مغزتان قفل کرده؟ یا شاید یک ایده ای به ذهنتان رسیده، ولی نمی دانید چطور باید آب و تابش بدهید و از یک جرقه کوچک به یک داستان کامل و نفس گیر تبدیلش کنید؟ خب، تنها نیستید! خیلی از نویسنده ها، چه حرفه ای و چه تازه کار، با این چالش ها دست و پنجه نرم می کنند. دنیای امروز، دنیای رقابت است؛ مخصوصاً توی هنر و نویسندگی. مردم دنبال چیزهای تازه و هیجان انگیز هستند. کسی دیگه حوصله کلیشه ها و داستان های تکراری رو نداره. اینجا دقیقاً همون جاییه که پای «خلاقیت» به میدون باز میشه. خلاقیت همون چاشنی مخفیه که می تونه نوشته های شما رو از بقیه متمایز کنه و کاری کنه که حرفتون شنیده بشه. اما خلاقیت چیه؟ چطور میشه پرورش دادش؟ و اصلا چطور باید ازش تو نویسندگی استفاده کرد؟

این مقاله اومده تا به شما یه دید کلی، اما عمیق، از کتاب ارزشمند «نگارش خلاقانه برای فیلم (از مبانی نظری تا روش های کاربردی)» به قلم سید مجتبی شریعتی بده. این کتاب واقعاً یه کیمیای خلاقیته برای هر کسی که دنبال خلق اثری ماندگاره. ما قراره اینجا چکیده مباحث اصلی، پایه های نظری و روش های عملی که تو این کتاب بی نظیر اومده رو با زبون خودمونی براتون باز کنیم. هدفمون اینه که شما سریع و راحت با مهم ترین سرفصل ها و آموزه های این گنجینه آشنا بشید، یه جورایی یه نقشه راه سریع پیدا کنید و بعد اگه دیدید به دردتون می خوره، برید سراغ اصل کتاب و حسابی توش غرق بشید. پس با ما همراه باشید تا بفهمید چطور می تونید خلاقیت رو تو جیبتون بذارید و هر وقت خواستید، ازش استفاده کنید!

پیش از آغاز نگارش: درک عمیق خلاقیت (خلاصه فصل اول)

قبل از اینکه اصلا قلم به دست بگیرید و شروع به نوشتن کنید، لازمه که یه چیز رو خوب بشناسید: «خلاقیت». آره، همون کلمه ای که این روزا خیلی می شنویم، ولی واقعاً چقدر ازش سر درمیاریم؟ کتاب سید مجتبی شریعتی، تو فصل اول، دقیقاً میره سراغ همین سوال و مثل یک کارآگاه کنجکاو، ابعاد مختلف خلاقیت رو براتون روشن می کنه.

خلاقیت چیست؟ تعریف، سیر تحول و ابعاد آن

اولین قدم اینه که بدونیم خلاقیت اصلاً چی هست؟ شاید فکر کنید تعریفش ساده ست، اما وقتی دقیق تر نگاه می کنیم، می بینیم که تعاریف مختلفی برای خلاقیت وجود داره. از دیدگاه های روانشناسی و فلسفی گرفته تا نگاه های عملی. این کتاب به ما یادآوری می کنه که خلاقیت فقط یه ایده نو نیست، بلکه یه فرآینده که شامل کشف، ترکیب و نوآوریه. یعنی فقط پیدا کردن یه چیز جدید نیست، بلکه گاهی اوقات ربط دادن چیزهای قدیمی به روش های جدیده. خلاقیت مثل یه رودخونه می مونه که مسیرش رو تو طول تاریخ عوض کرده و هر بار، یه جنبه جدید از خودش رو نشون داده.

خروجی خلاق و ویژگی های آن

خب، وقتی یه نفر خلاقه، خروجی کارش چطوری باید باشه؟ تو این بخش، کتاب بهتون میگه که یه اثر هنری، حالا چه یه فیلمنامه باشه چه یه داستان، وقتی «خلاقانه» حساب میشه که چه ویژگی هایی داشته باشه. مثلاً اصلی ترین ویژگیش اینه که اصالت داشته باشه، یعنی کپی نباشه و حرف جدیدی بزنه. در کنارش، باید ارزش داشته باشه، یعنی فقط عجیب و غریب نباشه، بلکه مفید و تأثیرگذار هم باشه. پیچیدگی های معنادار، گستردگی مفاهیم و حتی یه جور شوکه کردن مخاطب، از دیگه ویژگی های یه خروجی خلاقه که توی این کتاب خیلی خوب بهش اشاره شده. یعنی قرار نیست فقط یه چیزی بنویسیم، قرار نیست یه چیزی خلق کنیم که فقط شبیه به چیزهای دیگه باشه. ما میخواهیم اون اثر خاص خودمان باشد و با تمام جزئیاتش ما را نشان دهد.

فرایند خلاقیت و الگوهای آن

ایده های خلاقانه مثل قارچ که بعد از بارون سبز میشن، نیستند! اونا یه فرآیند دارن، یه جور راه طی کردن. کتاب سید مجتبی شریعتی الگوهایی مثل والاس و پلسک رو معرفی می کنه که نشون میدن چطور یه ایده خام، پخته میشه و به یه چیز حسابی تبدیل میشه. این الگوها معمولاً شامل مراحلی مثل آماده سازی (جمع آوری اطلاعات)، نهفتگی (وقتی ذهنتون ناخودآگاه روی ایده کار می کنه)، بینش (لحظه آها! که ایده جرقه میزنه) و بازبینی (پروراندن و تکمیل ایده) هستن. فهمیدن این مراحل، بهمون کمک می کنه تا این فرآیند رو بهتر مدیریت کنیم و وقتی گیر کردیم، بدونیم چطور باید ازش بیرون بیایم.

افراد خلاق و موانع پرورش خلاقیت

به نظرتون آدم های خلاق چه جور ویژگی هایی دارن؟ آیا اونا نابغه هایی هستن که از یه سیاره دیگه اومدن؟ کتاب میگه نه! آدم های خلاق شاید یه سری ویژگی های مشترک داشته باشن، مثل کنجکاوی، ریسک پذیری، استقلال فکری و حتی تحمل ابهام. ولی مهم تر از اون، اینه که بفهمیم چه چیزهایی جلوی خلاقیت ما رو می گیره. مثل ترس از شکست، کلیشه گرایی، کمال گرایی افراطی و حتی تنبلی. کتاب این موانع رو دونه دونه شناسایی می کنه و بهتون کمک می کنه که این موانع رو بردارید تا رودخونه خلاقیتتون دوباره به جریان بیفته. وقتی این سدها رو می شناسیم، میتونیم خودمون رو آماده کنیم تا اونا رو بشکنیم.

ایده: نقطه آغاز هر اثر خلاق

همه چیز از یه ایده شروع میشه. یه جرقه کوچیک که تو ذهنتون زده میشه. ولی ایده چیه؟ و چرا اینقدر مهمه؟ کتاب توضیح میده که ایده فقط یه فکر نیست، بلکه یه شروع و یه بذره که میتونه به یه درخت تنومند تبدیل بشه. اهمیت ایده تو نویسندگی و فیلمنامه نویسی خیلی زیاده، چون اگه ایده قوی و تازه ای نداشته باشید، هر چقدر هم خوب بنویسید، ممکنه کارتون به دل مخاطب نشینه. این بخش از کتاب بهتون کمک می کنه که ارزش ایده ها رو بفهمید و بدونید چطور باید بذر یه ایده خوب رو تو ذهنتون بکارید و ازش مراقبت کنید.

مبانی ساختاری نویسندگی خلاق (خلاصه فصل دوم)

خب، حالا که فهمیدیم خلاقیت چیه و از کجا میاد، وقتشه بریم سراغ بخش جذاب تر: چطور میشه این خلاقیت رو تو نویسندگی به کار گرفت؟ فصل دوم کتاب «نگارش خلاقانه برای فیلم» می ره سراغ مبانی و پایه های نویسندگی خلاق. این ها یه جورایی همون نقشه های گنجی هستن که بهتون کمک می کنن بفهمید چطور باید فکر کنید تا بتونید خلاقانه بنویسید.

پایه های نویسندگی خلاق: از تفکر تا نقشه ی ذهنی

برای اینکه یه نویسنده خلاق بشیم، باید اول از همه مغزمون رو بشناسیم. آره، همون چیزی که همیشه باهامونه ولی شاید هیچ وقت بهش دقت نکردیم که چقدر پیچیده و در عین حال قدرتمنده.

شناخت ساختار تفکر (پایه ی اول)

تا حالا شنیدید میگن مغز ما دو تا نیمکره داره؟ یکی برای کارهای منطقی و تحلیلی (نیمکره چپ) و اون یکی برای کارهای شهودی و خلاقانه (نیمکره راست). کتاب شریعتی به خوبی این دو نوع تفکر رو با هم مقایسه می کنه و توضیح میده که چطور هر کدومشون تو نویسندگی به دردمون می خورن. تفکر چپ همون بخش حسابگر مغزه که به ساختار، منطق و نظم اهمیت میده. این بخش برای داستان گویی و برنامه ریزی خیلی خوبه. اما تفکر راست، بخش بازیگوش و خیال پردازه که از مرزها و قوانین بدش میاد و عاشق ایده های جدیده. برای ایده پردازی و خلق شخصیت های عجیب و غریب، این بخش حرف اول رو می زنه. نویسنده موفق کسیه که بتونه از هر دو نیمکره مغزش هوشمندانه استفاده کنه؛ یعنی هم آزادانه خیال پردازی کنه و هم بتونه به ایده هاش یه چارچوب منطقی بده تا قابل اجرا بشن.

نقشه ی ذهنی (Mind Map) (پایه ی دوم): ابزار قدرتمند ایده سازی

یه چیز جادویی برای نویسنده ها هست که می تونه ذهنتون رو از قفل شدگی نجات بده: نقشه ی ذهنی یا همون Mind Map. شاید اسمش رو شنیده باشید، ولی واقعاً چقدر باهاش کار کردید؟ این کتاب بهتون میگه که نقشه ی ذهنی چیه و چرا برای هر نویسنده ای، مثل آب برای ماهی، ضروریه.

«نقشه ی ذهنی، یک ابزار دیداری قدرتمند است که به ما کمک می کند ایده های پراکنده ذهنمان را سازماندهی کنیم و ارتباطات پنهان میان آن ها را کشف کنیم. این روش، راهی برای رهایی از تفکر خطی و ورود به دنیای وسیع تری از خلاقیت است.»

فرض کنید یه موضوع اصلی دارید، مثلاً یه داستان پلیسی تو یه شهر کوچیک. این میشه هسته نقشه ی ذهنی شما. حالا باید شروع کنید به تداعی کردن! هر چیزی که به ذهنتون میاد رو دور هسته بنویسید و خط بکشید. مثلاً: قاتل مرموز، پلیس بازنشسته، پاییز، بارون، کافه ی قدیمی. بعد از این ها هم میشه شاخه های جدیدی درآورد. مثلاً قاتل مرموز ممکنه به انگیزه انتقام، راز خانوادگی، گذشته تاریک وصل بشه. قوانین نقشه ی ذهنی خیلی ساده ست:

• همیشه از یه هسته شروع کن.
• کلمات کلیدی و تصاویر رو به کار ببر.
• شاخه شاخه شو و از مرکز به بیرون برو.
• از رنگ و اشکال مختلف استفاده کن تا جذابت تر بشه.

مزیت نقشه ی ذهنی اینه که بهتون کمک می کنه از بلوک نویسندگی یا همون گیر کردن تو نوشتن رها بشید. وقتی همه چیز رو روی کاغذ می آورید و ارتباطات بینشون رو می بینید، ایده ها مثل یه چشمه جوشان از ذهنتون سرازیر میشن و به جای جستجوی پراکنده، به راحتی به ایده پردازی و ایده سازی می پردازید.

الگوی تفکر خلاق (پایه ی سوم): گام هایی برای رهایی ذهن

فقط دونستن تئوری و ابزار کافی نیست، باید یاد بگیرید چطور ازشون استفاده کنید. کتاب سید مجتبی شریعتی چند تا گام عملی بهتون یاد میده که ذهنتون رو آزاد کنید و اجازه بدید خلاقیتتون شکوفا بشه:

1. مثبت اندیشی: اگه از اول به خودتون بگید نمیشه، سخته، ایده ای ندارم، مطمئن باشید که هیچی هم نمیشه. باید با یه ذهنیت مثبت شروع کنید و به خودتون اعتماد داشته باشید.
2. تفکر فراتر از ساختار: گاهی وقتا قوانین و چارچوب ها دست و پای آدم رو می بندن. باید یاد بگیرید که برای مدتی هم که شده، از این چارچوب ها خارج بشید و به چیزهای غیرمنطقی و عجیب هم فکر کنید. بعداً میشه بهشون ساختار داد.
3. هر چیزی ممکن است!: این جمله رو همیشه آویزه گوشتون کنید. تو دنیای خلاقیت، هیچ محدودیتی وجود نداره. اجازه بدید ذهنتون هر چقدر که می تونه پرواز کنه. هر ایده ای، هر چقدر هم که خنده دار یا نشدنی به نظر برسه، رو بپذیرید.
4. مسئله سازی: به جای اینکه فقط دنبال راه حل باشید، دنبال مسئله باشید! آره تعجب نکنید! گاهی اوقات خلق یک مسئله جدید یا پیدا کردن یک جنبه پنهان از یک مسئله قدیمی، خودش بهترین شروع برای یک ایده نو و جذابه. این کار باعث میشه ذهنتون فعال بشه و به راه حل های خلاقانه تری برسید.

با رعایت این گام ها، شما خودتون رو آماده می کنید تا به بخش بعدی کتاب که درباره روش های کاربردیه، پا بذارید. چون تا ذهنتون آماده نباشه، هیچ روشی به دردتون نمی خوره!

روش های کاربردی: ایده یابی به ایده سازی (خلاصه فصل سوم)

بالاخره رسیدیم به بخش جذاب ماجرا! حالا که ذهن و نگاهتون رو برای خلاقیت آماده کردید، وقتشه که بریم سراغ ابزارهایی که سید مجتبی شریعتی توی فصل سوم کتابش برامون رو کرده. این ها دیگه فقط حرف و تئوری نیستن، روش های عملی و تست شده ای هستن که بهتون کمک می کنن از یه ایده کوچیک، یه دنیای کامل بسازید. این فصل از کتاب نگارش خلاقانه برای فیلم، دقیقاً بهتون یاد میده که چطور از ایده یابی (یعنی منتظر نشستن تا ایده خودش بیاد) به ایده سازی (یعنی خودتون دست به کار بشید و ایده خلق کنید) برسید.

راهکارهای عملی برای خلق ایده های نو و جذاب

اینجا قراره با دو تا دسته بندی اصلی آشنا بشیم: «دگرگونی» و «گسترش». هر کدوم از این ها، خودشون کلی تکنیک ریز و درشت دارن که مثل آچار فرانسه، به درد موقعیت های مختلف می خورن.

الف) دگرگونی: ایجاد تازگی از دل آشنایی ها

دگرگونی یعنی چی؟ یعنی اینکه یه چیزی که برای همه آشناست رو بگیریم و یه تغییر کوچیک یا بزرگ توش ایجاد کنیم تا کاملاً نو و تازه به نظر برسه. فکر کنید یه سوژه تکراری رو جلوی روی شما گذاشتن، چطور میتونید بهش روح تازه بدید؟ با این روش ها:

• تغییر شخصیت: یه شخصیت معمولی رو بردارید و یه ویژگی کاملاً غیرمنتظره بهش بدید. مثلاً یه پلیس رو در نظر بگیرید که از تاریکی می ترسه، یا یه قاتل که عاشق گل و گیاهه!
• تغییر موقعیت: یه اتفاق روزمره رو تو یه موقعیت غیرمعمول قرار بدید. مثلاً یه امتحان کلاسی رو تصور کنید که تو فضا برگزار میشه!
• تغییر زمان: داستانتون رو تو یه زمان دیگه بذارید. یه عشق امروزی رو تو دوران قاجار تصور کنید، یا یه ماجرای تاریخی رو تو آینده دور.
• تغییر مکان: یه ماجرا رو از یه جای آشنا بردارید و به یه جای عجیب و غریب ببرید. مثلاً یه قهرمان بوکس که تو اعماق اقیانوس مسابقه میده!
• تغییر منطق: قوانین دنیای خودتون رو بشکنید. مثلاً تو دنیایی که همه پرواز می کنند، یکی نتونه پرواز کنه، یا تو دنیایی که پول بی ارزشه، یکی دنبال جمع کردن پول باشه.
• تغییر انگیزه: انگیزه های شخصیت ها رو عوض کنید. مثلاً یه قهرمان که به جای نجات دنیا، فقط می خواد آب نبات بخوره!
• تغییر سن: شخصیت ها رو تو یه سن کاملاً متفاوت تصور کنید. یه بچه هفت ساله که رئیس یه شرکت بزرگه!
• تغییر زاویه دید: داستان رو از دید یه شخصیت فرعی یا حتی یه شیء روایت کنید. مثلاً داستان عشق رو از دید یه تلفن همراه.
• وارونگی: همه چیز رو برعکس کنید. مثلاً به جای اینکه قهرمان برنده بشه، شرور برنده بشه، یا به جای اینکه گربه از موش بترسه، موش از گربه فرار کنه.
• اغراق: یه ویژگی رو خیلی بزرگنمایی کنید. مثلاً یه نفر اینقدر زرنگ باشه که همه نقشه ها رو ده قدم جلوتر ببینه.
• حذف: یه عنصر مهم رو از داستان یا زندگی روزمره حذف کنید. مثلاً دنیایی رو تصور کنید که توش کلمه عشق وجود نداره، یا شهری که توش هیچ ماشینی نیست. این حذف خودش می تونه منبع بی نظیری برای ایده های جدید باشه.

هدف اصلی این روش ها اینه که دیگه منتظر الهام نباشید. با این تکنیک ها، شما میتونید روی ایده ها کار کنید، باهاشون بازی کنید و از دلشون چیزای جدیدی بسازید. اینجاست که میگیم از یافتن ایده به ساختن ایده می رسیم.

ب) گسترش: توسعه و پروراندن ایده ها

خب، حالا که یه ایده تازه و دگرگون شده دارید، چطور باید پرورشش بدید و تبدیلش کنید به یه طرح کامل؟ اینجا تکنیک های گسترش به کمکتون میان:

1. ترکیب: چند تا ایده که به ظاهر هیچ ربطی به هم ندارن رو با هم ترکیب کنید. مثلاً یه داستان علمی تخیلی رو با یه ژانر کمدی سیاه قاطی کنید. یا یه شخصیت تاریخی رو بذارید تو یه موقعیت امروزی. ترکیب کردن می تونه انفجاری از ایده های جدید رو به وجود بیاره.
2. رشد: ایده رو بگیرید و سعی کنید جزئیاتش رو بیشتر کنید. چه اتفاقاتی افتاده؟ چه شخصیت های دیگه ای درگیرن؟ چه مکان هایی وجود دارن؟ سؤال پشت سؤال بپرسید تا ایده تون شاخ و برگ پیدا کنه. رشد دادن یعنی دیدن زوایای پنهان ایده و پر کردن جاهای خالی.
3. روش نهایی: این روش در واقع یک جمع بندی و پالایش نهایی برای ایده ست. بعد از اینکه ایده تون رو دگرگون و گسترش دادید، حالا باید بهش یه فرم نهایی بدید. اون رو از زوایای مختلف بررسی کنید، ببینید آیا منطقی هست؟ آیا جذابه؟ آیا به اندازه کافی پتانسیل داره که به یه داستان کامل تبدیل بشه؟ این مرحله به شما کمک می کنه ایده های قوی رو از ایده های ضعیف تشخیص بدید و روی چیزهایی سرمایه گذاری کنید که واقعاً ارزشش رو دارن.

با این روش ها، سید مجتبی شریعتی به شما نشون میده که خلاقیت فقط یه استعداد درونی نیست، بلکه یه مهارته که میشه یادش گرفت و تمرینش کرد. کافیه ابزارهاش رو بشناسید و ازشون استفاده کنید.

نگاهی به پس از خلاقیت و جمع بندی (خلاصه فصل چهارم و نتیجه گیری)

تا اینجای کار، کلی از خلاقیت گفتیم، از مبانی نظریش گرفته تا روش های کاربردیش. اما بعد از اینکه یه ایده رو خلاقانه پروروندیم، چی میشه؟ آیا کار تموم شده؟ فصل چهارم کتاب «نگارش خلاقانه برای فیلم» یه نگاهی میندازه به این که چطور باید خلاقیتی که پیدا کردیم رو مدیریت کنیم و بهش جهت بدیم. چون خلاقیت به تنهایی کافی نیست؛ باید بدونیم کجا و چطور ازش استفاده کنیم تا به یه اثر موندگار تبدیل بشه.

جهت گیری خلاقیت و ارزش ماندگار کتاب

اینکه فقط ایده خلاقانه داشته باشیم کافی نیست. باید بدونیم این خلاقیت رو به چه سمتی ببریم. فکر کنید یه هنرمند خیلی خلاقه، ولی نمیدونه چطور خلاقیتش رو تو یه مسیر مشخص و با هدفی خاص به کار بگیره؛ نتیجه ممکنه یه سری کارهای پراکنده باشه که به جایی نمی رسن. کتاب سید مجتبی شریعتی به این نکته مهم اشاره می کنه که خلاقیت باید هدفمند باشه. یعنی باید بدونیم برای چی داریم خلاقانه فکر می کنیم؟ برای یک فیلمنامه کمدی؟ یک درام اجتماعی؟ یا شاید یه داستان کودک؟ هر کدوم از این ها، نیاز به جهت گیری های خاصی از خلاقیت دارن. این فصل به شما کمک می کنه خلاقیتتون رو به یه اسب چموش تبدیل نکنید که هر جا دوست داره میره، بلکه افسارش رو به دست بگیرید و به سمت هدف نهایی تون هدایتش کنید. مدیریت خلاقیت یعنی اینکه بدونیم کی باید آزادش بذاریم و کی باید بهش چارچوب بدیم.

«خلاقیت خاموش، گنج پنهان در درون هر انسانی است. این کتاب راهی است برای یافتن آن گنج، بیدار کردن قدرتش و به کارگیری هوشمندانه آن در مسیر خلق داستان ها و فیلمنامه هایی که نه تنها تازه، بلکه عمیق و ماندگارند.»

نتیجه گیری نهایی

اگه تا اینجا با ما همراه بودید، پس حتماً فهمیدید که کتاب «نگارش خلاقانه برای فیلم (از مبانی نظری تا روش های کاربردی)» یه راهنمای کامل و حسابی برای هر کسیه که تو زمینه نویسندگی، مخصوصاً فیلمنامه نویسی خلاقانه، فعالیت می کنه یا علاقه داره که وارد این دنیا بشه. این کتاب فقط بهتون نمیگه چی کار کنید، بلکه ریشه ها و ابعاد خلاقیت رو از پایه براتون روشن می کنه، نیمکره های مغزتون رو به جون هم میندازه تا بهترین ایده ها رو بیرون بکشید و بعد هم با کلی روش عملی و کاربردی، بهتون یاد میده چطور ایده های خام رو به الماس های درخشان تبدیل کنید.

واقعاً دیگه دوره این که بشینیم منتظر الهام باشیم گذشته. خلاقیت مثل یه عضله ست؛ هر چقدر بیشتر تمرینش کنید، قوی تر میشه. و این کتاب، دقیقاً مثل یه مربی درجه یک، تمرینات لازم رو بهتون میده. پس اگه می خواید تو دنیای نویسندگی خودتون رو نشون بدید، از کلیشه ها فرار کنید و کاری کنید که مردم با خوندن یا دیدن اثرهاتون واقعاً به وجد بیان، مطالعه کامل این کتاب رو از دست ندید.

برای دسترسی به کلیدهای طلایی خلاقیت در فیلمنامه نویسی، مطالعه کامل کتاب «نگارش خلاقانه برای فیلم (از مبانی نظری تا روش های کاربردی)» نوشته سید مجتبی شریعتی را به شدت توصیه می کنیم. این کتاب، گنجینه ای از دانش و تکنیک های عملی است که شما را یک قدم به رویاهایتان در دنیای نگارش نزدیک تر می کند. حتماً نظرات و تجربه های خودتون رو بعد از خوندن این مقاله یا خود کتاب، با ما و بقیه به اشتراک بذارید.