دعوای اعتراض ثالث اجرایی | جامع ترین راهنما، قوانین و رویه
دعوای اعتراض ثالث اجرایی
تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار می شوید و می بینید مالی که سال ها برایش زحمت کشیده اید، مثلاً ماشین یا خانه تان، توقیف شده. شاید فکر کنید اشتباهی شده، اما بعداً می فهمید این اتفاق به خاطر بدهی یا پرونده ای افتاده که اصلاً شما طرفش نبودید! اینجا است که پای دعوای اعتراض ثالث اجرایی به ماجرا باز می شود تا حق شما که مالک واقعی هستید، ضایع نشود و بتوانید از مالتان دفاع کنید. این دعوا راهی برای کسانی است که مالشان اشتباهی توقیف شده و می خواهند آن را پس بگیرند.
در دنیای حقوقی، گاهی اوقات تصمیمات دادگاه یا اقدامات اجرایی، دامن گیر اشخاصی می شود که هیچ نقشی در دعوای اصلی نداشته اند. اینجاست که اهمیت آگاهی از راه حل های قانونی مثل دعوای اعتراض ثالث اجرایی خودش را نشان می دهد. این مقاله قرار است یک راهنمای جامع و خودمانی باشد تا شما، چه یک شهروند عادی باشید و چه از فعالان حقوقی، با این مفهوم مهم آشنا شوید و بدانید چطور می توانید در صورت لزوم، از حق خودتان دفاع کنید. می خواهیم با زبانی ساده و کاربردی، از تعریف و شرایط این دعوا بگوییم، تا مراحل طرح و رسیدگی به آن و اینکه چطور می توانید ادعایتان را ثابت کنید.
چی شد که مال من توقیف شد؟ دعوای اعتراض ثالث اجرایی به زبان ساده
بیایید رک و راست بگوییم، اعتراض ثالث اجرایی یعنی چی؟ خیلی ساده اش این است که وقتی دادگاه برای وصول بدهی یا اجرای حکمی، مالی را توقیف می کند، ممکن است آن مال در واقعیت متعلق به شخص دیگری باشد که اصلاً در پرونده اصلی بدهکار یا طلبکار نبوده و از ماجرا بی خبر. اینجاست که آن «شخص ثالث» می تواند به این توقیف «اعتراض» کند. یعنی یک جور اعتراض به «اجرای حکم» است، نه به خود حکم اصلی. این دعوا به طرفیت هم کسی که حکم به نفعش صادر شده (محکوم له) و هم کسی که حکم علیه او صادر شده (محکوم علیه) طرح می شود.
ریشه این دعوا برمی گردد به مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی. این مواد می گویند اگر کسی ادعا کند مالی که توقیف شده، مال اوست و هیچ ارتباطی به بدهکار یا طلبکار اصلی ندارد، می تواند اعتراض کند. هدف این است که بی گناهی زیر بار اشتباهات دیگران نرود. فرق اعتراض ثالث و اعتراض ثالث اجرایی هم دقیقاً همین جاست؛ اعتراض ثالث عادی (که توی قانون آیین دادرسی مدنی بهش اشاره شده) به خودِ رأی دادگاه است، یعنی شخص ثالث فکر می کند رأی صادر شده به ضررش است. اما اعتراض ثالث اجرایی، فقط به توقیف مال در مرحله اجراست و اصلاً کاری به اینکه حکم اصلی چی بوده و کی به کی بدهکاره، نداره.
مثلاً فرض کنید برادرتان بدهکار است و بابت بدهی اش، یک ماشینی توقیف می شود که سندش به اسم اوست، اما شما مدت ها پیش آن را خریده اید و فقط فرصت نکرده اید سند را به نام خودتان بزنید. در اینجا شما یک شخص ثالث هستید و می توانید اعتراض ثالث اجرایی کنید.
کی می تونه اعتراض کنه و مال توقیف شده باید چی باشه؟ شرایط دعوا
خب، حالا که فهمیدیم دعوای اعتراض ثالث اجرایی چی هست، بیایید ببینیم اصلاً چه کسی حق دارد این دعوا را مطرح کند و مال مورد اعتراض باید چه ویژگی هایی داشته باشد. این بخش مثل کلید طلایی است که اگر شرایطش را نداشته باشیم، درِ این دعوا به رویمان باز نمی شود.
خواهان (معترض ثالث): کسی که حقش پایمال شده
اول از همه، کسی که می خواهد اعتراض کند، باید «شخص ثالث» باشد. یعنی چی؟ یعنی نباید توی پرونده اصلی، یعنی همون پرونده ای که باعث توقیف مال شده، نه خواهان بوده باشه نه خوانده، نه وکیلشون، نه نماینده قانونیشون. خلاصه اش اینکه، اصلاً نباید جزو طرف های اون دعوا باشه. این فرد باید ادعا کنه که روی مال توقیف شده، «حقی» داره. این حق می تونه مالکیت باشه، یعنی بگه مال برای خودمه. یا مثلاً حق انتفاع (حق استفاده از مال)، حق رهن، حق اجاره یا هر حق دیگه ای که قانون به رسمیت می شناسه. مهم اینه که بتونه اثبات کنه این حق رو داره. به این می گن «ذینفعی».
نوع حقی که ادعا میشه، خیلی مهمه. اگر مالکیت باشه که واضحه. اما ممکنه کسی بگه من این ملک رو اجاره کردم و کلی پول پیش دادم، حالا توقیف شده و من ضرر می کنم. یا حتی ممکنه کسی روی اون مال، حق رهن داشته باشه. پس هر حقی که قانوناً به اون مال مربوط میشه و باعث میشه توقیف مال به شما ضرر بزنه، می تونه مبنای این اعتراض باشه.
خواندگان دعوا: طرف های پرونده اصلی
وقتی شما اعتراض ثالث اجرایی می کنید، طرف دعوای شما (خواندگان) کی هستند؟ هم کسی که به نفعش حکم صادر شده (طلبکار یا محکوم له) و هم کسی که حکم علیهش صادر شده (بدهکار یا محکوم علیه) باید خوانده دعوا قرار بگیرند. چرا؟ چون این دو نفر هستند که باعث توقیف مال شدند و رفع توقیف به منافع هر دویشان مربوط می شود. اگر فقط یکی از آن ها را خوانده قرار دهید، دادخواستتان ممکن است رد شود.
مال مورد اعتراض: منقول یا غیرمنقول، مسئله این است
مالی که توقیف شده می تواند هم «منقول» باشد (مثل ماشین، کالا، پول و…) و هم «غیرمنقول» (مثل زمین، آپارتمان، مغازه). فرقی ندارد، در هر دو صورت می توان اعتراض ثالث اجرایی کرد. اما یک نکته خیلی مهمه: تاریخ توقیف مال! شما باید ثابت کنید که حقتان روی این مال، قبل از تاریخ توقیف به وجود آمده است. یعنی مثلاً اگر ملکی را خریده اید، تاریخ قولنامه یا سندتان باید قبل از تاریخی باشد که دادگاه آن مال را توقیف کرده است. اگر حقتان بعد از توقیف ایجاد شده باشد، دیگر نمی توانید ادعایی داشته باشید.
مثلاً تصور کنید یک زمین را در سال ۱۳۹۰ با قولنامه خریده اید، اما در سال ۱۳۹۵ به دلیل بدهی فروشنده، این زمین توقیف می شود. چون تاریخ خرید شما (۱۳۹۰) قبل از تاریخ توقیف (۱۳۹۵) است، شما حق اعتراض ثالث اجرایی دارید. اما اگر زمین در سال ۱۳۹۵ توقیف شده بود و شما در سال ۱۳۹۶ آن را خریده بودید، دیگر نمی توانستید اعتراضی بکنید.
یادتان باشد، اصلی ترین شرط برای موفقیت در دعوای اعتراض ثالث اجرایی این است که بتوانید ثابت کنید حقتان روی مال توقیف شده، قبل از تاریخ توقیف آن مال به وجود آمده است.
بریم دادگاه؟ مراحل و پیچ وخم های رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی
خب، حالا که می دانید کی هستید و چه حقی دارید، وقتش رسیده که برویم سراغ مراحل عملی کار. این بخش مثل نقشه راه است که به ما نشان می دهد از کجا شروع کنیم و چه مسیری را باید طی کنیم تا به نتیجه برسیم.
دادگاه صالح کجاست؟
اولین قدم، پیدا کردن «دادگاه صالح» است. یعنی کدام دادگاه باید به اعتراض شما رسیدگی کند؟ اصل کلی این است که دادگاهی که پرونده اصلی زیر نظر آن اجرا می شود و حکم را صادر کرده، همان دادگاه صالح برای رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی هم هست. مثلاً اگر یک دادگاه خانواده حکم توقیف مهریه صادر کرده، همان دادگاه خانواده باید به اعتراض شما رسیدگی کند.
استثنائات و نکات کلیدی (یه خورده پیچیده تر، اما مهم!)
اما همیشه هم به این سادگی نیست و مثل هر قاعده دیگری، اینجا هم استثنائاتی وجود دارد:
- نیابت قضایی: فرض کنید دادگاهی در تهران حکم صادر کرده، اما برای اجرای حکم و توقیف مال به دادگاه شیراز «نیابت قضایی» داده. یعنی از دادگاه شیراز خواسته که این کار را برایش انجام دهد. در این حالت، طبق ماده ۲۶ قانون اجرای احکام مدنی، اختلافات ناشی از اجرای حکم را دادگاه اجراکننده نیابت (اینجا دادگاه شیراز) بررسی می کند. پس اگر مال شما در شیراز توقیف شده باشد، باید به دادگاه شیراز مراجعه کنید.
- رای وحدت رویه شماره ۸۰۲ دیوان عالی کشور: این رأی خیلی مهم است و قاعده بالا را کمی تعدیل می کند. این رأی می گوید اگر دادگاه صادرکننده حکم (مثلاً دادگاه تهران) خودش برای توقیف یک مال مشخص در یک شهر دیگر (مثلاً شیراز) نیابت بدهد و بعد از توقیف، شما به آن اعتراض کنید، چون توقیف به دستور مستقیم دادگاه تهران بوده، رسیدگی به اعتراض شما هم در صلاحیت همان دادگاه معطی نیابت (دادگاه تهران) است. چرا؟ چون دادگاه شیراز فقط دستور را اجرا کرده و خودش تصمیم گیرنده اصلی نبوده. این نکته برای وکلا و افراد حقوقی خیلی حساس و تعیین کننده است.
- توقیف مال در اجرای ثبت: گاهی اوقات توقیف مال، نه توسط دادگاه، بلکه توسط «اداره ثبت اسناد و املاک» اتفاق می افتد (مثلاً بابت مهریه یا چک). در این حالت، دادگاه صالح برای رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی، «دادگاه عمومی» محل وقوع مال است، نه دادگاه صادرکننده اجراییه.
پس، قبل از هر کاری، حتماً با یک کارشناس حقوقی مشورت کنید تا مطمئن شوید دادخواستتان را به دادگاه درست تقدیم می کنید و وقت و هزینه تان هدر نرود.
تشریفات پرونده: دادخواست، هزینه و مدارک
حالا که دادگاه را پیدا کردید، چطور باید اعتراضتان را مطرح کنید؟ اینجا هم دو رویکرد وجود دارد:
- قانون چی می گه: ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی به ما می گوید که اعتراض ثالث اجرایی «بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی» و «بدون پرداخت هزینه دادرسی» رسیدگی می شود. یعنی در تئوری، لازم نیست دادخواست رسمی پر کنید یا هزینه دادرسی بپردازید. کافی است به صورت شفاهی یا با یک لایحه ساده، اعتراضتان را به دادگاه اعلام کنید.
- توی عمل چی میشه: راستش را بخواهید، خیلی از شعب دادگاه ها و دفاتر خدمات قضایی، به این ماده قانونی دقیقاً عمل نمی کنند! یعنی معمولاً شما را مجبور می کنند که دادخواست رسمی را از طریق دفاتر خدمات قضایی تقدیم کنید و هزینه دادرسی هم بپردازید. این موضوع گاهی برای مردم دردسر می شود. اما خب، باید طبق رویه عمل کنید.
مدارک لازم برای طرح دعوا: این بخش خیلی مهم است، چون بدون مدارک قوی، ادعای شما آبکی می شود. مهمترین مدارک عبارتند از:
- اسناد مالکیت رسمی (مثل سند تک برگ) یا سند عادی (مثل مبایعه نامه یا قولنامه).
- اجاره نامه یا هر مدرکی که نشان دهنده حق شما روی مال باشد.
- گواهی عدم حضور شما در دعوای اصلی.
- فتوکپی مصدق تمام این مدارک.
جریان رسیدگی در دادگاه
وقتی دادخواستتان را ثبت کردید، دادگاه یک جلسه رسیدگی تعیین می کند. در این جلسه، قاضی به حرف های شما (معترض ثالث) و طرفین پرونده اصلی گوش می دهد. بعد هم هر تحقیقی که لازم باشد، انجام می دهد؛ مثلاً ممکن است از شهود بپرسد، پرونده های دیگر را بررسی کند، یا کارشناس بفرستد تا صحت مدارکتان را بررسی کند. تمام این کارها برای این است که قاضی مطمئن شود ادعای شما درست است یا نه. اگر دلایل شما را «محکمه پسند» تشخیص دهد، قرار توقف عملیات اجرایی را صادر می کند.
سند رسمی، سند عادی، یا چیزهای دیگه؟ چطور ادعاتو ثابت کنی؟
یکی از مهم ترین بخش های دعوای اعتراض ثالث اجرایی، اثبات ادعاست. یعنی شما چطور به دادگاه ثابت می کنید که مال توقیف شده مال شماست یا روی آن حق دارید؟ اینجا نوع مدارکی که دارید، نقش اساسی ایفا می کند. قانون برای این موضوع، دو حالت اصلی را در نظر گرفته است.
ادعا مستند به حکم قطعی یا سند رسمی (ماده 146)
اگر شما مدرکی مثل یک «حکم قطعی دادگاه» یا یک «سند رسمی» داشته باشید که نشان دهنده حق شما روی مال توقیف شده است، کارتان راحت تر است. اما یک شرط خیلی مهم دارد: تاریخ این سند یا حکم باید حتماً قبل از تاریخ توقیف مال باشد.
- شرط مقدم بودن تاریخ: فرض کنید شما یک خانه را در سال ۱۳۹۸ با سند رسمی خریده اید. اگر این خانه در سال ۱۴۰۲ به دلیل بدهی فروشنده توقیف شود، چون تاریخ سند شما (۱۳۹۸) قبل از تاریخ توقیف (۱۴۰۲) است، دادگاه به محض مشاهده سند شما، حکم به رفع توقیف می دهد. اینجا دیگر نیاز به دوندگی و دادرسی پیچیده ای نیست.
- اگر تاریخ سند رسمی مؤخر باشد: گاهی ممکن است شما سند رسمی داشته باشید، اما تاریخ آن بعد از توقیف باشد. مثلاً مالی توقیف شده و بعد از توقیف، سند رسمی به نام شما تنظیم شده است. در این صورت، این سند دیگر تحت ماده ۱۴۶ قرار نمی گیرد و شما باید طبق ماده ۱۴۷ عمل کنید (که در ادامه توضیح می دهیم).
نکته مهمی که از بخشنامه ها و رویه قضایی استخراج شده (مثل بند ۵۶ بخشنامه شماره ۴۶۶۴/۱۰ مورخ ۱۱/۰۴/۱۴۰۴ رییس کل دادگستری تهران) این است که اگر ادعای ثالث مستند به حکم قطعی باشد، حتی اگر تاریخ آن مؤخر بر توقیف باشد، واحد اجرای احکام باید توقیف را رفع کند. این یعنی برای احکام قطعی، تاریخ مقدم بودن آن قدر که برای سند رسمی مهم است، اهمیت ندارد.
ادعا مستند به سند عادی (ماده 147)
حالت دوم و رایج تر، این است که ادعای شما مستند به یک «سند عادی» باشد. سند عادی یعنی چی؟ یعنی یک قولنامه، یک مبایعه نامه دستی، یک اجاره نامه بین خودتان و طرف مقابل، یا حتی یک فاکتور خرید. در این حالت، داستان کمی فرق می کند. اینجا دیگر دادگاه به سادگی حکم به رفع توقیف نمی دهد و شما باید ادعایتان را در دادگاه «ثابت» کنید.
- نیاز به اثبات در دادگاه: قاضی باید بررسی کند که آیا واقعاً این سند عادی معتبر است و حق شما قبل از توقیف ایجاد شده است یا خیر. اینجا ممکن است نیاز به شهادت شهود، کارشناسی خط و امضا، یا هر تحقیق دیگری باشد.
- اهمیت تاریخ سند عادی و احراز صحت آن: باز هم تاریخ سند عادی مهم است و باید قبل از توقیف باشد. اما چون سند عادی رسمیت سند رسمی را ندارد، قاضی باید صحت آن را احراز کند. مثلاً ممکن است سند عادی بعداً و با تبانی تنظیم شده باشد.
- نقش تامین و قرار توقف عملیات اجرایی: این بخش، یک برگ برنده برای شماست! ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی می گوید اگر ادعای شما مستند به سند عادی باشد و دادگاه احتمال بدهد که ادعایتان درست است، می تواند یک «تامین» (مثل وثیقه، ضمانت نامه بانکی یا توقیف مال دیگری) از شما بگیرد و بعد «قرار توقف عملیات اجرایی» را صادر کند. این یعنی فعلاً اجرای حکم متوقف می شود تا دادگاه به اصل ادعای شما رسیدگی کند. این تامین برای این است که اگر بعداً ادعایتان ثابت نشد، طرف مقابل (محکوم له) ضرر نکند. خصوصاً برای مال منقول، دادگاه می تواند با اخذ تامین، دستور رفع توقیف و تحویل مال را به شما بدهد.
سایر دلایل اثبات ادعا
فقط سند رسمی و عادی نیست! شما می توانید از هر دلیل قانونی دیگری هم برای اثبات حقتان استفاده کنید، مثلاً:
- شهادت شهود: اگر کسی شاهد معامله شما بوده باشد.
- کارشناسی خط و امضا: برای تأیید صحت امضا روی سند عادی.
- کارشناسی ملک: برای بررسی وضعیت ملک و تطابق آن با مدارک شما.
- اقرار طرف مقابل: اگر طرف مقابل (فروشنده یا بدهکار) اقرار کند که مال متعلق به شماست.
همه این ها پازل دلایل شما را کامل می کنند و شانس موفقیتتان را بالا می برند.
وقتی اعتراضی قبول میشه: چه اتفاقاتی می افته؟
خب، بعد از کلی دوندگی و اثبات ادعا، اگر دادگاه حرف شما را قبول کند و به نفع شما رأی دهد، چه اتفاقاتی می افتد؟ این بخش درباره «آثار» اعتراض ثالث اجرایی است.
قرار توقف عملیات اجرایی: یه نفس راحت!
مهمترین اتفاق، صدور «قرار توقف عملیات اجرایی» است. این قرار زمانی صادر می شود که دادگاه دلایل شما را قوی تشخیص دهد و ببیند که ادعایتان احتمالاً درست است. با صدور این قرار، دیگر عملیات توقیف و فروش مال (مزایده) متوقف می شود تا دادگاه با خیال راحت تری به اصل ادعای شما رسیدگی کند.
این قرار، یک جور «توقف موقت» است و تا زمانی که تکلیف نهایی دعوای شما مشخص شود، عملیات اجرایی را نگه می دارد. نکته مهم اینجا این است که طبق بخشنامه رئیس کل دادگستری استان تهران (بند دوم بخشنامه شماره ۵۱۹۵/۱۰ تاریخ ۲۲/۰۳/۱۴۰۳)، شما نباید در دادخواستتان از عبارت «دستور موقت» استفاده کنید، بلکه باید «قرار توقف عملیات اجرایی» را درخواست کنید. این دو با هم فرق دارند.
اما یه نکته ظریف برای اموال غیرمنقول (مثل زمین و ملک): طبق بند ۵۷ بخشنامه شماره ۴۶۶۴/۱۰ مورخ ۱۱/۰۴/۱۴۰۴ رییس کل دادگستری تهران، توقف عملیات اجرایی در مورد اموال غیرمنقول به معنای رفع توقیف از مال نیست. یعنی مال توقیف می ماند، ولی دیگر فروخته نمی شود تا وقتی که دادگاه تکلیف نهایی را مشخص کند.
حکم رفع توقیف: پیروزی نهایی!
اگر دادگاه در نهایت ادعای شما را بپذیرد و حکم به نفع شما صادر کند، این حکم «حکم رفع توقیف» نامیده می شود. این حکم، یک حکم «اعلامی» است. یعنی چی؟ یعنی صرفاً اعلام می کند که مال متعلق به شماست و توقیفش باطل است. به همین خاطر، دیگر نیازی به صدور «اجرائیه» برای این حکم نیست. به محض صدور این حکم، واحد اجرای احکام موظف است توقیف را از روی مال شما بردارد و شما می توانید با خیال راحت به مالتان دسترسی داشته باشید.
مسئولیت خواهان: اگه ادعا درست نبود چی؟
حالا اگر برعکس شد و شما نتوانستید ادعایتان را ثابت کنید یا خدای نکرده ثابت شود که با هدف تبانی یا فریب، این اعتراض را مطرح کرده اید، چه می شود؟ در این صورت، شما مسئول جبران خساراتی هستید که به طرف مقابل (محکوم له) وارد شده است. مثلاً ممکن است به خاطر توقف عملیات اجرایی، او ضرر کرده باشد یا دیرتر به حقش رسیده باشد. پس حواستان باشد که این دعوا را با دلایل محکم و واقعی شروع کنید.
چالش ها و نکات طلایی که باید بدونی!
دعوای اعتراض ثالث اجرایی، هرچند به نظر ساده می رسد، اما پر از جزئیات و ظرایف حقوقی است که اگر به آن ها توجه نکنید، ممکن است به جای احقاق حق، سرخورده شوید. اینجا چند نکته مهم و چالش برانگیز را با هم مرور می کنیم که حکم عصای دست را دارند.
آیا اعتراض ثالث اجرایی مهلت خاصی داره؟
یکی از خوبی های این دعوا این است که برعکس برخی دعاوی حقوقی دیگر، مهلت خاصی ندارد! یعنی تا وقتی که عملیات اجرایی به پایان نرسیده و مال به فروش نرفته و به طلبکار تحویل داده نشده، شما می توانید اعتراض ثالث اجرایی خود را مطرح کنید. حتی لحظه آخر قبل از مزایده هم می توانید اعتراض کنید. البته، هر چه زودتر اقدام کنید، احتمال موفقیتتان بیشتر است و جلوی ضررهای بیشتر را می گیرید.
آیا برای طرح اعتراض ثالث اجرایی حتماً باید وکیل گرفت؟
راستش را بخواهید، قانون شما را مجبور نمی کند که وکیل بگیرید. اما به دلیل پیچیدگی های حقوقی، تفاوت در رویه های قضایی (مثل موضوع دادخواست رسمی یا غیررسمی بودن اعتراض)، و نیاز به تحلیل دقیق مدارک و قوانین، به شدت توصیه می شود که حتماً با یک وکیل متخصص مشورت کنید. یک وکیل با تجربه می تواند مسیر درست را نشانتان دهد، از اشتباهات رایج جلوگیری کند، و شانس پیروزی شما را به شکل چشمگیری افزایش دهد. گاهی یک کلمه اشتباه در دادخواست یا یک نکته کوچک حقوقی، می تواند کل پرونده را زیر و رو کند.
در صورت توقیف خودرو (مال منقول) چگونه می توان آن را آزاد کرد؟
اگر خودروی شما به اشتباه توقیف شده، باید دقیقاً همین دعوای اعتراض ثالث اجرایی را طرح کنید. با ارائه مدارک مالکیت (مثل سند خرید، قولنامه یا برگ سبز)، به دادگاه صالح مراجعه کرده و درخواست رفع توقیف دهید. همانطور که گفتیم، در مورد مال منقول، اگر دادگاه دلایل شما را کافی بداند، می تواند با اخذ یک تامین مناسب، دستور تحویل خودرو به شما را صادر کند تا به اصل پرونده رسیدگی شود. این یعنی شما می توانید موقتاً خودرو را تحویل بگیرید و از آن استفاده کنید.
تفاوت اعتراض ثالث اجرایی با ورود ثالث و جلب ثالث چیست؟
این سه مفهوم با هم فرق دارند و گاهی مردم آن ها را اشتباه می گیرند:
- اعتراض ثالث اجرایی: مربوط به مرحله اجرای حکم است و وقتی مالی توقیف می شود که شما ادعا می کنید متعلق به شماست، در حالی که در پرونده اصلی نبوده اید.
- ورود ثالث: وقتی در جریان رسیدگی به یک دعوا (هنوز حکم قطعی صادر نشده)، شما متوجه می شوید که این دعوا به حقوق شما لطمه می زند، می توانید به عنوان «وارد ثالث» وارد پرونده شوید و از حق خودتان دفاع کنید. (ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی)
- جلب ثالث: وقتی یکی از طرفین دعوا (خواهان یا خوانده) فکر می کند که اگر حکمی صادر شود، به منافع شخص سومی لطمه می زند یا نیاز است که آن شخص سوم هم در پرونده باشد، او را به دادگاه «جلب» می کند. (ماده ۱۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی)
پس، هر کدام کاربرد خودش را دارد و نباید آن ها را با هم اشتباه بگیرید.
آیا امکان اعتراض به رأی دادگاه در خصوص اعتراض ثالث اجرایی وجود دارد؟
بله، رای دادگاه در مورد دعوای اعتراض ثالث اجرایی قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است. یعنی اگر از رای دادگاه بدوی راضی نبودید، می توانید در مهلت مقرر قانونی (۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای برای ساکنین ایران) به آن اعتراض کنید و پرونده به دادگاه تجدیدنظر فرستاده می شود. البته برای این موضوع هم نیاز به رعایت تشریفات و تهیه لایحه دفاعیه قوی دارید.
یه نمونه دادخواست اعتراض ثالث اجرایی (همراه با ترفندهای کاربردی)
برای اینکه بهتر متوجه شوید، یک نمونه کلی از دادخواست اعتراض ثالث اجرایی را اینجا می آوریم. البته یادتان باشد که هر پرونده ای شرایط خاص خودش را دارد و این فقط یک الگوست. حتماً برای نوشتن دادخواست نهایی با وکیل مشورت کنید.
به نام خدا
ریاست محترم دادگاه عمومی/خانواده (با توجه به دادگاه صادرکننده اجراییه) شهرستان [نام شهرستان]
باسلام و تقدیم احترام،
خواهان: [نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، آدرس کامل، شماره تماس خواهان (معترض ثالث)]
خوانده ردیف اول: [نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، آدرس کامل، شماره تماس محکوم له پرونده اصلی]
خوانده ردیف دوم: [نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، آدرس کامل، شماره تماس محکوم علیه پرونده اصلی]
وکیل/نماینده قانونی خواهان: [اگر وکیل دارید، مشخصات کامل وکیل را بنویسید]
خواسته:
- صدور قرار توقف عملیات اجرایی پرونده به شماره [شماره پرونده اجرایی] مطروحه در شعبه [شماره شعبه] اجرای احکام مدنی دادگستری [نام شهرستان].
- صدور حکم بر رفع توقیف از مال [نوع مال توقیف شده مانند: یک دستگاه آپارتمان / یک دستگاه خودرو / …] به مشخصات [مشخصات دقیق مال توقیف شده مانند: پلاک ثبتی، مدل خودرو، شماره شاسی و موتور و…].
- مطالبه کلیه خسارات دادرسی (شامل هزینه های دادرسی، حق الوکاله وکیل و سایر خسارات قانونی).
دلایل و منضمات:
- کپی مصدق [سند مالکیت رسمی/مبایعه نامه/قولنامه/اجاره نامه و…] به تاریخ [تاریخ سند]
- کپی مصدق گواهی عدم حضور خواهان در پرونده اجرایی به شماره [شماره پرونده اجرایی]
- استعلام از اداره ثبت اسناد و املاک [در صورت لزوم]
- شهادت شهود [در صورت لزوم و ذکر مشخصات شهود در یک لیست جداگانه]
- [هر مدرک دیگری که ادعای شما را ثابت می کند]
شرح ماجرا:
احتراماً به استحضار عالی می رساند:
۱. بر اساس اجراییه صادره از شعبه محترم [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه] به شماره [شماره اجراییه] در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده اصلی] به درخواست خوانده ردیف اول (محکوم له) علیه خوانده ردیف دوم (محکوم علیه)، اقدام به توقیف مال [نوع مال] به مشخصات کامل [مشخصات دقیق مال] به تاریخ [تاریخ توقیف] گردیده است.
۲. اینجانب [نام خواهان]، مالک بلامنازع [نوع مال] توقیف شده هستم. بر اساس [نوع سند] به تاریخ [تاریخ سند] که تصویر مصدق آن به پیوست تقدیم می گردد، این مال در تاریخ [تاریخ سند] و مقدم بر تاریخ توقیف به اینجانب منتقل شده است. [توضیح دهید که چگونه مالک شده اید، مثلاً خریداری، ارث، صلح و…] و هیچ گونه ارتباطی با بدهی خوانده ردیف دوم به خوانده ردیف اول ندارم.
۳. اینجانب در پرونده اصلی که منجر به توقیف مال فوق الذکر شده است، نه خواهان بوده ام و نه خوانده و از جریان آن بی اطلاع بوده ام و توقیف مال بنده، تضییع حقوق مسلم اینجانب است. (پیوست گواهی عدم حضور در پرونده اصلی).
۴. با توجه به اینکه دلایل و مدارک پیوستی، به وضوح مالکیت اینجانب را بر مال توقیف شده، قبل از تاریخ توقیف اثبات می نماید، ادامه عملیات اجرایی موجب تضرر و تضییع حق اینجانب خواهد شد.
لذا با تقدیم این دادخواست، مستنداً به مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی و سایر مقررات مربوطه، صدور قرار توقف عملیات اجرایی و سپس صدور حکم بر رفع توقیف از مال مذکور و پرداخت کلیه خسارات دادرسی مورد استدعا می باشد.
با تشکر و احترام
[نام و نام خانوادگی خواهان یا وکیل وی]
امضاء و تاریخ
نکات مهم در تنظیم دادخواست:
- مشخصات کامل و دقیق: حتماً مشخصات خودتان و خواندگان را با دقت بنویسید، مخصوصاً آدرس و کدملی. هر اشتباهی می تواند دردسرساز شود.
- خواسته واضح: دقیقاً بنویسید چه می خواهید. یعنی هم توقف عملیات اجرایی و هم رفع توقیف.
- شرح ماجرا: ماجرا را کامل، شفاف و به ترتیب زمانی توضیح دهید. هر چه داستان شما روشن تر باشد، قاضی راحت تر متوجه موضوع می شود.
- پیوست مدارک: حتماً تمام مدارکی را که به آن ها استناد می کنید، به صورت کپی مصدق (یعنی کپی برابر اصل شده) به دادخواست پیوست کنید. بدون مدرک، ادعایتان اثبات نمی شود.
- ذکر مواد قانونی: اشاره به مواد قانونی مربوطه (۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی) به دادخواست شما اعتبار می بخشد.
حرف آخر: حقتو بشناس و پیگیری کن!
در آخر، بیایید یک جمع بندی کنیم. دعوای اعتراض ثالث اجرایی یک ابزار قانونی قدرتمند است برای حمایت از حقوق مالکیت افرادی که بی گناهانه درگیر مشکلات حقوقی دیگران شده اند. از آن داستان های تلخ توقیف مال گرفته تا پیچیدگی های دادگاه و قوانین، این مسیر می تواند پر از چالش باشد. اما با آگاهی، دقت و اقدام به موقع، می شود از این میدان سربلند بیرون آمد و حقتان را پس گرفت.
مهمترین درسی که از این بحث می گیریم این است که هیچ وقت نباید از حق خودتان بگذرید. اگر با چنین وضعیتی روبرو شدید، دست روی دست نگذارید. اولین قدم، جمع آوری تمام مدارک و مستنداتی است که مالکیت یا حق شما بر مال توقیف شده را اثبات می کند. قدم دوم و حیاتی تر، مشاوره با یک وکیل متخصص است. وکیلی که در زمینه دعاوی اجرایی و اعتراض ثالث تجربه دارد، می تواند بهترین راهنما و مدافع شما باشد، از اشتباهات قانونی جلوگیری کند و با آگاهی کامل از رویه های قضایی، شما را به نتیجه مطلوب برساند.
به قول معروف، «حق گرفتنی است نه دادنی». پس حقتان را بشناسید، پیگیری کنید و از وکلای متخصص برای احقاق آن کمک بگیرید. آینده اموال شما در گرو همین آگاهی و اقدام به موقع شماست.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "دعوای اعتراض ثالث اجرایی | جامع ترین راهنما، قوانین و رویه" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "دعوای اعتراض ثالث اجرایی | جامع ترین راهنما، قوانین و رویه"، کلیک کنید.



