شرایط شهادت در دادگاه | صفر تا صد ادای شهادت صحیح

شرایط شهادت در دادگاه
اگر فکر می کنید که شهادت دادن در دادگاه کار ساده ای است و فقط کافیه هرچی دیدید یا شنیدید رو بگید، سخت در اشتباهید! شرایط شهادت در دادگاه پیچیده تر از این حرف هاست و رعایت نکردن همین شرایط، ممکنه سرنوشت یک پرونده رو عوض کنه. از اینکه شاهد چه کسی باشه تا چطور شهادت بده، همه و همه توی قانون خودمون کلی حرف و حدیث داره. پس اگه قراره خودتون شاهد باشید، یا می خواهید با شهادت دیگران حق تون رو بگیرید، باید حسابی حواس تون به این شرایط باشه.
شهادت توی نظام حقوقی ما، یکی از مهم ترین و قدیمی ترین راه های اثبات دعواست. یعنی وقتی شما یا طرف مقابلتون یه حرفی می زنید، برای اینکه حرفتون ثابت بشه، باید مدرک داشته باشید. یکی از این مدارک قوی، شهادته. فرقی هم نمی کنه پرونده تون حقوقی باشه یا کیفری؛ از یه اختلاف کوچیک سر زمین و ملک گرفته تا خدای نکرده یه جرم سنگین، شهادت می تونه تعیین کننده باشه. واسه همین، آشنایی با
شرایط شهادت در دادگاه برای همه ما لازمه؛ چه اونایی که ممکنه یه روزی به عنوان شاهد احضار بشن، چه کسایی که می خوان از شهادت دیگران برای اثبات حقشون کمک بگیرن. اینجا قراره با هم سفری به دنیای
شرایط شهادت بکنیم و ببینیم قانون ما چی میگه، تا هیچ ابهامی باقی نمونه و حق کسی ضایع نشه.
تعریف جامع شهادت در قوانین ایران
شاید بپرسید اصلا شهادت یعنی چی؟ توی قانون ما، شهادت تعریف مشخصی داره که بهش می پردازیم. البته تعریفش تو امور حقوقی و کیفری یه کم فرق داره.
تعریف شهادت طبق قانون مجازات اسلامی (ماده ۱۷۴)
اگه بخوایم خیلی ساده بگیم، ماده ۱۷۴ قانون مجازات اسلامی میگه: شهادت یعنی یه نفر (که طرف دعوا نیست) بیاد پیش قاضی و درباره وقوع یا عدم وقوع یه جرم توسط متهم یا هر کس دیگه ای، خبر بده. پس، اگه یه نفر که خودش نه شاکی و نه متهم یه پرونده است، اطلاعاتی رو که دیده یا شنیده، به قاضی بگه، این میشه شهادت. مهم اینه که اطلاعاتی که میده، باید مربوط به همون جرمی باشه که توی دادگاه مطرح شده و از روی
علم و قطعیت باشه نه شک و گمان.
مفهوم شهادت در قانون مدنی
قانون مدنی ما، بر خلاف قانون مجازات اسلامی، تعریف مستقیمی از شهادت نداده. اما نگران نباشید! این به معنی نبودن شهادت در امور حقوقی نیست. قانون مدنی توی مواد ۱۳۰۹ تا ۱۳۲۱، درباره شرایط و احکام شهادت توی پرونده های حقوقی حرف زده. چیزی که اینجا مهمه، اینه که شهادت توی امور حقوقی هم یه جور خبر دادن از وجود یا عدم وجود حقی یا وقوع یا عدم وقوع یه رویداد توسط کسی غیر از طرفین دعواست. یعنی اگه من با شما سر یه قرارداد اختلاف دارم، و یه نفر دیگه بیاد و بگه من دیدم که این قرارداد بسته شد یا من شاهد بودم که ایشون پول رو پرداخت کرد، این میشه شهادت.
تفاوت شهادت با سایر ادله اثبات دعوا
توی دادگاه، برای اثبات یه حرف، مدارک مختلفی هست که بهشون میگن ادله اثبات دعوا. شهادت هم یکی از ایناست. اما خب، با بقیه فرق داره:
- اقرار: وقتی خود طرف دعوا یه چیزی رو که به ضررش هست، قبول می کنه. مثلا متهم میگه بله من این کارو کردم.
- سوگند: وقتی یکی از طرفین دعوا، به خدا قسم می خوره که حرفش درسته. معمولا وقتی دلیل دیگه ای نباشه، قاضی از طرفین میخواد سوگند بخورن.
- سند: هر نوشته ای که توی دادگاه بتونه ادعای شما رو ثابت کنه. مثل قرارداد، فاکتور، سند مالکیت و…
شهادت فرقش اینه که یه نفر
سوم شخص میاد و اطلاعاتی رو که دیده یا شنیده، میگه. یعنی نه خودش طرف دعواست، نه داره قسم میخوره، نه سند و مدرک کتبی ارائه میده. صرفاً اطلاعاتی رو بیان می کنه که به درد قاضی برای روشن شدن حقیقت میخوره.
شرایط عمومی شهادت در دادگاه (مفاد شهادت)
حالا که فهمیدیم شهادت یعنی چی، باید ببینیم این شهادت باید چه ویژگی هایی داشته باشه تا دادگاه قبولش کنه. این ویژگی ها رو قانون مدنی توی مواد مختلفی آورده که با هم مرور می کنیم.
داشتن قطع و یقین (ماده ۱۳۱۵ قانون مدنی)
یکی از مهمترین
شرایط شهادت در دادگاه، اینه که شاهد باید از روی قطع و یقین حرف بزنه، نه شک و تردید. ماده ۱۳۱۵ قانون مدنی به صراحت این رو گفته. یعنی چی؟ یعنی شاهد باید خودش ماجرا رو دیده یا شنیده باشه، جوری که مطمئن باشه داره چی میگه. نمیشه بگی فکر می کنم اینجوری بود یا شنیدم که این اتفاق افتاده. باید بگی من دیدم که… یا من شنیدم که….
مثلا فرض کنید دو نفر سر یه وام با هم اختلاف دارن. شما میگید: خب من فکر می کنم آقای الف به آقای ب پول قرض داده بود. این شهادت قبول نیست. اما اگه بگید: من خودم توی دفتر آقای الف بودم و دیدم که ایشون ۱۰ میلیون تومان نقد به آقای ب داد و یه رسید هم امضا کردن، این شهادت با قطعیت همراهه و اعتبار داره.
مطابقت با دعوا (ماده ۱۳۱۶ قانون مدنی)
ماده ۱۳۱۶ قانون مدنی میگه: شهادت باید با دعوا مطابق باشه. یعنی حرفی که شاهد میزنه، باید دقیقا مربوط به همون موضوعی باشه که توی دادگاه مطرح شده. اگه یه دعوا سر یه زمین باشه و شاهد بیاد درباره تصادف حرف بزنه، خب معلومه که حرفش به درد پرونده نمی خوره.
البته یه نکته ظریف اینجا هست: اگه شهادت در لفظ مخالف ولی در معنی موافق یا کمتر از ادعا باشه، باز هم اشکالی نداره. مثلا طرف ادعا میکنه ۱۰۰ میلیون طلب داره. شاهد میگه من دیدم که ۷۰ میلیون پرداخت شد. خب این شهادت همه ادعا رو اثبات نمیکنه، ولی بخشی از اون رو تایید میکنه و همین کافیه. یا اگه طرف بگه ایشون ماشینمو سرقت کرد و شاهد بگه من دیدم ایشون بدون اجازه ماشین رو برد، لفظ سرقت و بدون اجازه بردن شاید فرق کنه، ولی معنی شون نزدیکه و قبول میشه.
اتحاد مفاد شهادت شهود (ماده ۱۳۱۷ قانون مدنی)
گاهی اوقات برای اثبات یه موضوع، به چند تا شاهد نیاز داریم. ماده ۱۳۱۷ قانون مدنی میگه: شهادت شهود باید از نظر محتوا و مضمون با هم متحد باشه. یعنی اگه چند تا شاهد میارید، همه باید یه حرف رو بزنن. اگه هر کدومشون یه روایت کاملا متفاوت داشته باشن، اون وقت شهادتشون اعتبار نداره و قاضی نمیتونه بر اساسش حکم بده. مگه اینکه از لای حرف های مختلف شون، یه نکته مشترک و مطمئن به دست بیاد.
مثال: طرف شاکی شده که همسایه اش به درختش آسیب زده. یه شاهد میاد میگه همسایه با اره درخت رو قطع کرد، شاهد دیگه میاد میگه همسایه با تبر به درخت زد. خب اینجا اصل ماجرا (آسیب به درخت) مشترکه، اما جزئیاتش فرق داره. ولی اگه یکی بگه همسایه درخت رو قطع کرد و اون یکی بگه همسایه خونمو آتیش زد، اینا کاملا متفاوته و قبول نیست.
بسیار مهمه که شهادت شهود در دادگاه از روی قطعیت و یقین باشه و با موضوع اصلی دعوا همخوانی داشته باشه؛ در غیر این صورت، ممکنه قاضی اصلا بهش ترتیب اثر نده.
عدم اشکال در اختلاف خصوصیات (ماده ۱۳۱۸ قانون مدنی)
همونطور که گفتیم، اتحاد مفاد شهادت مهمه، اما ماده ۱۳۱۸ قانون مدنی یه تبصره میاره: اختلاف شهود در خصوصیات امر، اگه باعث اختلاف در موضوع شهادت نباشه، اشکالی نداره. یعنی چی؟ یعنی اگه شاهدها توی یه سری جزئیات کوچیک که روی اصل ماجرا تاثیر نداره، با هم فرق داشته باشن، ایرادی نداره.
مثلا توی همون پرونده قطع درخت، اگه یه شاهد بگه همسایه ساعت ۱۰ صبح درخت رو قطع کرد و اون یکی بگه همسایه ساعت ۱۱ صبح درخت رو قطع کرد، این اختلاف زمانی خیلی مهم نیست و روی اصل قضیه (قطع درخت توسط همسایه) تاثیری نداره. پس شهادت هر دو قبول میشه.
عدم رجوع از شهادت (ماده ۱۳۱۹ قانون مدنی)
یه بار که شهادت دادی، دیگه راه برگشتی نیست! ماده ۱۳۱۹ قانون مدنی میگه: اگه شاهد از شهادتش برگرده، یا معلوم بشه دروغ گفته، دیگه به شهادتش ترتیب اثر داده نمیشه. این خیلی مهمه. چون اگه بعد از شهادت دادن، قبل از اینکه حکم صادر یا اجرا بشه، شاهد پشیمون بشه و بگه من دروغ گفتم یا اشتباه کردم، اون وقت شهادتش از بین میره. حتی اگه بر اساس اون شهادت حکمی هم صادر شده باشه، توی مرحله تجدید نظر ممکنه اون حکم نقض بشه. این نشون میده شهادت دادن یه مسئولیت بزرگه و باید با فکر و آگاهی کامل انجام بشه.
شرایط اختصاصی شاهد (صفات شخصی گواهی دهنده)
تا اینجا درباره اینکه شهادت چی باید باشه حرف زدیم. حالا میرسیم به خود شاهد. یعنی اون کسی که میاد و توی دادگاه حرف میزنه، باید چه ویژگی هایی داشته باشه؟ اینا به
شرایط شاهد در دادگاه معروفه.
بلوغ
اولین و مهمترین شرط، بلوغه. یعنی کسی که شهادت میده باید به سن بلوغ رسیده باشه. توی فقه و قانون ما، سن بلوغ برای پسرها ۱۵ سال قمری و برای دخترها ۹ سال قمریه. اما توی امور حقوقی، معمولاً سن ۱۸ سال شمسی رو برای پذیرش کامل شهادت در نظر می گیرن، به خاطر اینکه تو این سن، فرد
رشد کافی رو داره و حرفش پخته تره.
عقل
شاهد باید عاقل باشه و هوشیاری کامل داشته باشه. کسی که مجنونه، یعنی مشکل روانی داره و توانایی درک درست واقعیت رو نداره، نمیتونه شهادت بده. حتی اگه جنونش ادواری باشه (یعنی یه دوره هایی عاقل باشه و یه دوره هایی مجنون)، فقط در حال
افاقه (یعنی وقتی عاقله) میتونه شهادت بده، اون هم به شرطی که تحمل شهادت (یعنی دیدن و فهمیدن ماجرا) هم توی حال افاقه بوده باشه. خب این شرط خیلی واضحه، چون یه آدم با مشکل ذهنی نمیتونه حقیقت رو درست درک کنه و بازگو کنه.
ایمان و عدالت
اینجا دیگه یه کم بحثش فقهی تر میشه. شاهد باید با ایمان و عادل باشه. معنی عدالت توی فقه، یه کم با معنی عامیانه اش فرق داره. عادل یعنی کسی که گناه کبیره (گناهان بزرگ) رو انجام نمیده و روی گناهان صغیره هم اصرار نداره، و به وظایف دینی و واجباتش عمل می کنه. یعنی یه آدم
پرهیزگار و مورد اعتماد باشه. البته توی پرونده های کیفری خیلی این شرط پررنگه، اما توی امور حقوقی، اگه عدالتش ثابت نشه، شهادتش ممکنه به عنوان یه اماره یا نشونه در نظر گرفته بشه، نه دلیل قطعی.
طهارت مولد (حلال زادگی)
یکی دیگه از
شرایط شاهد در دادگاه،
طهارت مولد یا به عبارت ساده تر، حلال زادگیه. این شرط هم ریشه در فقه داره و توی قانون ما پذیرفته شده. یعنی فردی که از طریق مشروع به دنیا نیومده باشه، نمی تونه شهادت بده.
عدم ذینفع بودن در دعوا
خیلی واضحه که اگه یه نفر از نتیجه یه پرونده نفع شخصی ببره، نباید بیاد شهادت بده. مثلا اگه قراره شما با شهادت دادن، پولدار بشید یا چیزی گیرتون بیاد، اینجا احتمال اینکه حرفتون صادقانه نباشه زیاده. پس شاهد باید
بی طرف باشه و هیچ نفعی توی دعوا نداشته باشه.
عدم خصومت با طرفین دعوا
شاهد نباید با هیچ کدوم از طرفین دعوا (نه شاکی/مدعی، نه متهم/مدعی علیه) دشمنی داشته باشه. اگه ثابت بشه که شاهد با یکی از طرفین
دشمنی شخصی داره، ممکنه شهادتش قبول نشه. چون باز هم اینجا احتمال غرض ورزی و جانبداری وجود داره و قاضی نمیتونه به حرفش اعتماد کنه.
عدم ولگردی و تکدی گری
این شرط هم از اون شرایطیه که ریشه در اعتبار اجتماعی فرد داره. کسانی که
ولگرد یا گدا هستن، توی قانون ما شهادتشون پذیرفته نمیشه. دلیلش اینه که فرض میشه این افراد ممکنه به خاطر منافع مادی کوچیک، حاضر به شهادت دروغ بشن یا کلا اعتبار اجتماعی لازم رو برای تایید حرفشون ندارن.
جرح و تعدیل شاهد
ممکنه شما به عنوان یکی از طرفین دعوا، فکر کنید شاهدی که طرف مقابل معرفی کرده،
شرایط شهادت در دادگاه رو نداره یا دروغ میگه. اینجا میتونید شاهد رو جرح کنید. جرح یعنی اعتراض کردن به صلاحیت شاهد و گفتن دلایلی که نشون میده اون شاهد، شرایط لازم (مثل عدالت، عدم ذینفع بودن و…) رو نداره. اگه دلایل شما برای جرح، قوی باشه و ثابت بشه، شهادت اون فرد پذیرفته نمیشه.
در مقابل، کسی که شاهد رو معرفی کرده، میتونه برای دفاع از اعتبار شاهدش، از تعدیل استفاده کنه. تعدیل یعنی ثابت کردن اینکه شاهدش مورد اعتماده و همه شرایط رو داره. مثلا با آوردن دو نفر شاهد دیگه که تایید کنن شاهد اول آدم عادلیه.
بررسی تخصصی شرایط شهادت در امور حقوقی
حالا بیاید ببینیم
شهادت شهود در دادگاه های حقوقی، چه داستان هایی داره. توی پرونده های حقوقی، موضوع معمولاً سر مال و اموال، قراردادها، بدهی ها، وقف و اینجور چیزاست. اینجا شهادت نقش خیلی مهمی داره، ولی با یه سری ریزه کاری ها همراهه.
موارد خاصی که شهادت شهود برای اثبات آن ها در امور حقوقی لازم است
شهادت شهود میتونه برای اثبات خیلی چیزا توی امور حقوقی کمک کنه. مثلا:
- اثبات
معاملات شفاهی که سند کتبی ندارن.
- اثبات
پرداخت دیون (بدهی ها) یا دریافت اونها.
- اثبات
عقد نکاح یا طلاق در صورت نبود سند رسمی.
- اثبات
وقف یا وصیت.
- اثبات
تصرفات و مالکیت در مواردی که سند مالکیت رسمی نیست.
البته باید بدونیم که توی خیلی از موارد،
سند کتبی از شهادت قوی تره. یعنی اگه شما سند دارید، معمولاً نیازی به شاهد نیست، مگر اینکه سندتون مورد تردید یا انکار قرار بگیره.
تعداد شهود لازم
یکی از سوالات پرتکرار اینه که آیا یک شاهد کافیست؟ جوابش توی امور حقوقی معمولاً نه هست. توی اکثر موارد، ما به
دو مرد عادل نیاز داریم. اما توی بعضی موارد خاص،
یک مرد و دو زن هم میتونه کافی باشه. مثلا برای اثبات امور مالی یا دیون، معمولاً شهادت یک مرد و دو زن پذیرفته میشه.
اعتبار شهادت زن در امور حقوقی
بحث
شهادت زن در دادگاه، همیشه محل بحث بوده. توی امور حقوقی، شهادت زنان پذیرفته میشه، اما اعتبارش معمولاً نصف شهادت مرده. یعنی شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرده. این حکم ریشه در فقه ما داره و دلایل مختلفی براش آورده شده، از جمله ویژگی های روحی و روانی زنان و تاثیرپذیری بیشترشون. البته این به این معنی نیست که شهادت زن بی ارزشه؛ فقط تعدادش برای رسیدن به حد نصاب قانونی بیشتر میشه. توی مواردی مثل مسائل مالی، شهادت دو زن در کنار یک مرد، می تونه دلیل معتبری باشه.
بررسی تخصصی شرایط شهادت در امور کیفری
حالا بریم سراغ
شرایط شهادت در دادگاه های کیفری. اینجا بحث جون، آبرو و آزادی آدم هاست، پس
شرایط شهادت شهود خیلی سخت گیرانه تره. یه اشتباه کوچیک توی شهادت میتونه زندگی یه نفر رو نابود کنه.
موارد خاصی که شهادت شهود برای اثبات آن ها در امور کیفری لازم است
شهادت شهود توی امور کیفری برای اثبات جرایم مختلفی لازمه، اما با تعداد و شرایط خاص خودش. مثلاً:
- برای اثبات
قتل
- برای اثبات
سرقت (به ویژه سرقت حدی)
- برای اثبات
زنا یا لواط (که شروطش فوق العاده سخت و دقیق هست)
- برای اثبات
افترا یا توهین
- برای اثبات جرایمی مثل
شرب خمر (مصرف مشروبات الکلی)
توی هر کدوم از این موارد، تعداد و شرایط شاهدها فرق میکنه.
تعداد شهود لازم: تفکیک بر اساس نوع جرم
تعداد شاهدها توی پرونده های کیفری خیلی مهمه و بستگی به نوع جرم داره:
- حدود (جرایم با مجازات شرعی مشخص): مثلا برای اثبات زنا، چهار مرد عادل لازم هست. برای سرقت حدی، دو مرد عادل. برای شرب خمر، دو مرد عادل.
- قصاص و دیات: معمولا دو مرد عادل.
- تعزیرات (جرایم با مجازات تعیینی توسط قاضی): اینجا معمولاً دو مرد عادل کافیه، اما گاهی اوقات حتی
یک شاهد در کنار
علم قاضی هم میتونه موثر باشه.
اینجا قانون خیلی دقیقه و اگه تعداد شهود به حد نصاب نرسه، ممکنه جرم اثبات نشه یا به جای مجازات اصلی، مجازات خفیف تری در نظر گرفته بشه.
اعتبار شهادت زن در امور کیفری و محدودیت ها
توی امور کیفری،
شهادت زن در دادگاه اعتبار کمتری داره و توی بعضی جرایم اصلا پذیرفته نمیشه. مثلا توی
حدود الهی (مثل زنا یا لواط)، شهادت زن اصلا قبول نیست. اما توی جرایمی مثل
قتل یا
جرح، شهادت زن میتونه در کنار شهادت مردان و قرائن دیگه، نقش کمک کننده داشته باشه و معمولاً به عنوان
اماره قضایی (یعنی نشونه ای که به قاضی کمک میکنه علم پیدا کنه) در نظر گرفته میشه. یعنی قاضی میتونه ازش کمک بگیره، ولی به تنهایی برای صدور حکم کافی نیست. مثلا برای اثبات ضرب و جرح، شهادت زن به تنهایی کفایت نمیکنه و باید با قرائن دیگه یا شهادت مرد همراه باشه.
شهادت دروغ در امور کیفری (ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی)
یکی از جدی ترین مباحث در مورد
شرایط شهادت در دادگاه،
شهادت دروغه. اگه کسی توی دادگاه دروغ بگه، جرم بزرگی مرتکب شده و مجازات سنگینی در انتظارشه. ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی به وضوح اینو میگه: هر کس در دادگاه شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.
نکته مهم اینجاست که این مجازات فقط برای وقتی نیست که توی خود دادگاه دروغ میگید.
شهادت دروغ در مرحله تحقیقات مقدماتی (یعنی تو دادسرا یا کلانتری) هم همین مجازات رو داره. پس خیلی مواظب باشید که هرگز به خاطر هر دلیل و وسوسه ای، توی هیچ مرحله ای از روند قضایی، شهادت دروغ ندید. این کار هم به خودتون ضرر میزنه و هم به سیستم عدالت.
چه کسانی نمی توانند یا نباید شهادت دهند؟ (موارد رد شهادت به تفصیل)
همونطور که دیدیم، برای اینکه
شهادت در دادگاه قبول بشه، شاهد باید یه سری
شرایط داشته باشه. اگه این شرایط رو نداشته باشه، شهادتش رد میشه. بیاید با جزئیات ببینیم چه کسانی نمی تونن یا نباید شهادت بدن:
۱. شرایط عقلانی یا سنی نامناسب
- افراد مجنون: کسی که اختلال روانی شدید داره و نمیتونه درست فکر کنه یا واقعیت رو درک کنه، شهادتش اصلا قبول نیست.
- کودکان زیر سن بلوغ: چون هنوز به سن قانونی نرسیدن و قدرت تشخیص کامل رو ندارن، شهادتشون اعتبار نداره (مگر در موارد خاص و به عنوان نشانه برای قاضی).
- افراد سفیه: این افراد کسایی هستن که نمی تونن اموال خودشون رو درست اداره کنن. چون عقلشون کامل نیست، شهادتشون هم پذیرفته نمیشه.
۲. افراد فاقد ایمان یا عدالت
- افراد کافر در برابر مسلمان: طبق فقه، شهادت کافر علیه مسلمان پذیرفته نمیشه.
- افراد فاسق: اگه کسی گناهان کبیره انجام میده یا به گناهان اصرار داره و توبه نکرده، عادل محسوب نمیشه و شهادتش قابل قبول نیست.
- افراد ولدالزنا: طبق نظر برخی فقها، فردی که از طریق نامشروع به دنیا اومده، طهارت مولد نداره و نمیتونه شهادت بده.
۳. افراد دارای خصومت یا نفع شخصی در دعوا
- افراد ذی نفع در دعوا: اگه کسی از برد و باخت یکی از طرفین دعوا نفعی ببره، شهادتش قابل قبول نیست. مثلا اگه قراره شما به خاطر شهادتتون، پولی به دست بیارید.
- افراد دارای خصومت با طرفین دعوا: اگه شاهد با یکی از طرفین دعوا دشمنی شخصی داشته باشه، ممکنه از روی غرض شهادت بده، پس شهادتش پذیرفته نمیشه.
۴. افراد با شغل یا وضعیت اجتماعی نامناسب
- افراد با شغل های مکروه یا غیر اخلاقی: مثلا کسایی که شغلشون از نظر شرع یا عرف جامعه اعتبار نداره، ممکنه شهادتشون قبول نشه.
- افراد تکدی گر یا ولگرد: این افراد به دلیل اینکه موقعیت اجتماعی پایداری ندارن و ممکنه به راحتی تحت تاثیر قرار بگیرن، شهادتشون پذیرفته نمیشه.
۵. افراد با وضعیت خانوادگی خاص
- فرزند علیه پدر: شهادت فرزند علیه پدرش معمولا پذیرفته نمیشه. دلیلش اینه که ممکنه فرزند به خاطر عاق والدین یا مسائل خانوادگی، شهادت خلاف واقع بده. البته این مورد در قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت ذکر نشده ولی از لحاظ فقهی و اخلاقی معمولاً مورد پذیرش نیست و قاضی با احتیاط با آن برخورد می کند.
در کل، اگه شک و شبهه ای درباره اعتبار شهادت یه نفر باشه، دادگاه خیلی دقیق بررسی میکنه. اگه ثابت بشه که شاهد یکی از این
شرایط شهادت در دادگاه رو نداره، شهادتش رد میشه و قاضی باید از راه های دیگه برای اثبات حقیقت استفاده کنه.
سایر مسائل مهم پیرامون شهادت در دادگاه
حالا که حسابی با
شرایط شهادت در دادگاه و
شرایط شاهد آشنا شدیم، بیایید به چند تا سوال مهم دیگه که ممکنه براتون پیش بیاد، جواب بدیم.
آیا یک شاهد به تنهایی کافیست؟
این سوالیه که خیلی ها میپرسن. جواب کلیشه ای اینه: معمولاً خیر. مخصوصا توی پرونده های مهم حقوقی یا کیفری، یه شاهد به تنهایی کفایت نمیکنه. قانون ما برای اثبات یه موضوع، معمولاً به دو یا چند
شاهد عادل یا یه
مدرک تکمیلی نیاز داره.
اما خب، استثنا هم داریم: گاهی اوقات قاضی میتونه حتی شهادت یک شاهد رو به عنوان اماره یا یه نشونه در کنار مدارک دیگه قبول کنه. یعنی یه شاهد به تنهایی برای صدور حکم قطعی کافی نیست، ولی میتونه به قاضی کمک کنه تا
علم پیدا کنه. مثلا توی دعاوی مربوط به تعزیرات (جرایم با مجازات تعیینی توسط قاضی) یا توی مسائلی که اثباتشون خیلی سخته، قاضی میتونه با احتیاط و با در نظر گرفتن بقیه شواهد، به شهادت یه نفر هم توجه کنه.
شهادت زن در دادگاه
همونطور که قبلا هم اشاره کردیم، شهادت دادن هم برای مردان و هم برای زنان یه
تکلیف شرعی و قانونیه. اما اعتبارش متفاوته.
- تفاوت اعتبار شهادت زن و مرد: توی اکثر موارد،
شهادت دو زن برابر با
شهادت یک مرد در نظر گرفته میشه. این قضیه ریشه در فقه داره و دلایلی مثل ویژگی های روحی و عاطفی زنان برای این تفاوت ذکر شده.
- پذیرش شهادت زن برای همسرش: بله، شهادت زن برای شوهرش یا برعکس، توی دادگاه پذیرفته میشه. اما قاضی معمولاً به خاطر احتمال جانبداری، اون رو به تنهایی کافی نمیدونه. اگه این شهادت با دلایل و شواهد دیگه همراه بشه، میتونه توی تصمیم قاضی تاثیرگذار باشه.
- شهادت زن در ضرب و جرح: توی پرونده های
ضرب و جرح، شهادت زن میتونه کمک کننده باشه، ولی به تنهایی برای اثبات جرم کافی نیست و باید حتما با قرائن دیگه یا شهادت مرد همراه باشه.
رای وحدت رویه در مورد شهادت شهود
رای وحدت رویه، رای هایی هستن که دیوان عالی کشور صادر می کنه تا توی دادگاه ها یه رویه ثابت وجود داشته باشه و قانون یه جور اجرا بشه. چند تا رای مهم درباره
شهادت شهود در دادگاه صادر شده:
- رای وحدت رویه شماره ۳۷۰۰ دیوان عالی کشور (اعاده دادرسی به جهت شهادت کذب): این رای میگه اگه کسی شهادت دروغ داده باشه و بر اساس اون حکمی صادر شده باشه،
اعاده دادرسی (یعنی درخواست بررسی دوباره پرونده) فقط زمانی قبول میشه که
کذب بودن شهادت توی یه دادگاه کیفری دیگه
ثابت شده باشه. یعنی اول باید جرم شهادت دروغ اون شاهد ثابت بشه، بعد میشه بر اساسش درخواست اعاده دادرسی داد.
- رای وحدت رویه شماره ۸۳۵ هیات عمومی دیوان عالی کشور (شهادت دروغ در مرحله تحقیقات مقدماتی): این رای تاکید میکنه که
شهادت دروغ فقط توی خود دادگاه جرم نیست، بلکه اگه توی
مرحله تحقیقات مقدماتی (مثلاً تو دادسرا یا کلانتری) هم دروغ گفته بشه، باز هم مشمول
ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی میشه و جرمه. پس حواستون باشه، دروغ گفتن در هر مرحله ای از پرونده قضایی، عواقب سنگینی داره.
شاهد شرعی؛ شرایط و تفاوت ها
ما یه چیزی داریم به اسم
شاهد شرعی. ماده ۱۷۵ قانون مجازات اسلامی میگه: شهادت شرعی، شهادتی است که شارع (یعنی دین اسلام) اون رو معتبر و دارای حجت میدونه. یعنی شهادتی که همه اون
شرایط فقهی و شرعی رو داشته باشه، چه باعث بشه قاضی به طور قطعی علم پیدا کنه چه نه، بازم پذیرفته میشه و معتبره.
شرایط خاص شاهد شرعی: برای اینکه یه شهادت، شرعی باشه، شاهد باید این شرایط رو داشته باشه:
- به سن
بلوغ شرعی رسیده باشه (۱۵ قمری برای پسر، ۹ قمری برای دختر).
-
عاقل باشه.
-
مسلمان باشه.
-
عادل باشه (یعنی گناهکار نباشه و به واجبات عمل کنه).
- در زمان شهادت
طاهر باشه (جنب یا حائض نباشه).
- در زمان شهادت
زنده باشه (مگر در موارد خاص شهادت بر شهادت).
تأثیر شهادتی که فاقد شرایط شرعی است: اگه یه شهادت، همه
شرایط شرعی رو نداشته باشه، بازم اظهارات شاهد شنیده میشه. ماده ۱۷۶ قانون مجازات اسلامی میگه: اگه شاهد شرایط شرعی رو نداشته باشه، حرفاش گوش میشه و دادگاه تشخیص میده که این حرفا چقدر میتونه به قاضی
ظن و گمان یا حتی
علم بده و به عنوان
اماره قضایی ازش استفاده کنه. یعنی ممکنه قاضی از روی حرفای اون شاهد، به حقیقت ماجرا پی ببره، حتی اگه شهادتش کامل شرعی نباشه.
تفاوت شهادت شرعی و غیرشرعی در رای قاضی:
اینجا یه نکته مهم هست:
- اگه قانون بگه یه موضوعی با
شهادت شرعی اثبات میشه، و شهود هم همه شرایط شرعی رو داشته باشن، قاضی
باید بر اساس اون شهادت حکم بده. مگه اینکه خودش
علم قطعی به دروغ بودن اون شهادت پیدا کنه. مثلاً اگه دو تا شاهد عادل و با ایمان شهادت بدن که یه نفر دزدی کرده، قاضی باید حکم دزدی بده، مگر اینکه خودش با دیدن فیلم دوربین مداربسته مطمئن بشه که این آدم اصلا اونجا نبوده!
- اما اگه شهادت
شرایط شرعی رو نداشته باشه، اصل بر اینه که پذیرفته
نمیشه. مگر اینکه اونقدر قوی و مطمئن باشه (مثلاً ده نفر که شرایط شرعی ندارن، همه یه حرف رو بزنن، جوری که امکان دروغگویی دسته جمعی نباشه) که قاضی از روی اونها
علم به حقیقت پیدا کنه. در این صورت، قاضی میتونه بر اساس علم خودش حکم بده، حتی اگه شاهدها شرایط شرعی رو نداشته باشن.
شهادت مجنون
شهادت کسی که
مجنونه (یعنی مشکل روانی داره و عقلش کار نمیکنه) توی قانون ما،
اعتبار حقوقی نداره و قاضی نمیتونه بر اساس حرف اون حکم بده. دلیلش هم واضحه: آدم مجنون، قوه تشخیص و درک درست واقعیت رو نداره و ممکنه حرفش اشتباه یا تحت تاثیر عوامل دیگه باشه.
مصادیق جنون: جنون مدل های مختلفی داره:
-
جنون اطباقی: کسی که همیشه و به طور کامل عقلش رو از دست داده.
-
جنون ادواری: کسی که گاهی عاقله و گاهی مجنون.
-
جنون خفیف: کسی که عقلش رو کامل از دست نداده، اما توی درک مسائل و تصمیم گیری مشکل داره.
استثنائات پذیرش شهادت مجنون: یه وقتایی ممکنه شهادت آدم مجنون هم قبول بشه، البته با شرایط خاص:
-
شهادت در مورد وقایع گذشته: اگه یه نفر وقتی ماجرا اتفاق افتاده عاقل بوده و بعداً مجنون شده، شهادتش در مورد اون واقعه قبوله، به شرطی که موقع شهادت دادن هم در حال
افاقه (یعنی عاقل) باشه.
-
شهادت در مورد امور شخصی: اگه مجنون درباره زندگی خودش یا اموالش شهادت بده، ممکنه قبول بشه.
-
عدم وجود شاهد دیگر: اگه هیچ شاهد دیگه ای جز یه آدم مجنون نباشه، قاضی میتونه با احتیاط و با در نظر گرفتن بقیه شواهد، از شهادتش استفاده کنه.
-
ماده ۱۷۸ قانون مجازات اسلامی: این ماده به صراحت میگه شهادت مجنون ادواری در حال
افاقه (هوشیاری) پذیرفته میشه، به شرطی که موقع دیدن و فهمیدن ماجرا (تحمل شهادت) هم در حال افاقه بوده باشه.
اگر شاهد در دادگاه حاضر نشود چه می شود؟
احضار شدن به عنوان شاهد توی دادگاه، شوخی نیست!
حضور شاهد اجباریه. اگه شما به عنوان شاهد احضار بشید و بدون یه دلیل موجه نیاید، مخصوصا توی پرونده های کیفری، ممکنه دادگاه
دستور جلب تون رو صادر کنه. یعنی پلیس بیاد و شما رو با خودش ببره دادگاه.
اما این به این معنی نیست که شاهد مجبور به گفتن هر حرفیه. اگه گفتن یه چیزی به خودش یا نزدیکانش ضرر بزنه،
میتونه امتناع کنه از شهادت دادن و دلیلش رو هم میگه و ثبت میشه.
تفاوت عدم حضور شاهد در مسائل کیفری و حقوقی:
توی پرونده های
کیفری، چون بحث مجازات و جرمه، عدم حضور شاهد خیلی جدی تره و ممکنه منجر به جلب بشه. اما توی پرونده های
حقوقی، معمولا جلب در کار نیست. اگه شاهد نیاد، دادگاه میتونه دوباره احضارش کنه یا از راه های دیگه ای مثل
شهادت کتبی (اگه بشه) استفاده کنه.
تحمل شهادت به چه معناست؟
تحمل شهادت یعنی چی؟ توی فقه، به معنی اینه که شاهد باید خودش
ماجرا رو درک کرده باشه. یعنی باید با چشم خودش دیده باشه، یا با گوش خودش شنیده باشه، یا به هر حال یه جوری بهش
علم و آگاهی پیدا کرده باشه که بتونه با قطعیت شهادت بده. نمیشه از روی حدس و گمان یا شایعات شهادت داد.
تحمل شهادت دو نوعه:
-
تحمل شهادت بر اصل: یعنی شما خود ماجرا رو دیدید یا شنیدید. مثلا دیدید که فلانی تصادف کرد.
-
تحمل شهادت بر شهادت: یعنی شما دیدید یا شنیدید که یه نفر دیگه داره شهادت میده. مثلا شنیدید که آقای الف داره میگه بله من دیدم که تصادف شد.
اگه شما تحمل شهادت داشته باشید، یعنی ماجرا رو درک کرده باشید، وظیفه دارید که اگه لازم شد برید و شهادت بدید. اگه از این کار سر باز بزنید یا دروغ بگید، ممکنه
مسئول خسارات ناشی از اون بشید.
شرایط تحمل شهادت: کسی که تحمل شهادت میکنه باید این شرایط رو داشته باشه:
-
بالغ باشه.
-
عاقل باشه.
-
مسلمان باشه (برای امور شرعی).
-
عادل باشه.
- با طرفین دعوا
غرض یا دشمنی نداشته باشه.
شهادت بر شهادت چیست؟
خب،
شهادت بر شهادت یه چیز خاصه. گاهی اوقات شاهد اصلی یه پرونده (کسی که خودش ماجرا رو دیده) به دلایلی مثل فوت، بیماری، یا اینکه غایبه و نمیتونه بیاد دادگاه، نمیتونه شهادت بده. اینجا قانون اومده و یه راه حل گذاشته:
شهادت بر شهادت.
یعنی چی؟ یعنی یه نفر دیگه میاد و توی دادگاه شهادت میده که من شنیدم فلانی (شاهد اصلی) در فلان جا و فلان تاریخ، درباره این موضوع، اینجور شهادت داد. اینجا کسی که خودش ماجرا رو دیده، میشه
شاهد اصلی و کسی که اومده و حرف شاهد اصلی رو نقل میکنه، میشه
شاهد فرعی. این نوع شهادت هم فقط توی موارد خاص و با رعایت
شرایط سخت گیرانه پذیرفته میشه.
رجوع از شهادت در قانون مجازات اسلامی
دوباره برگردیم به
رجوع از شهادت. توی قانون مجازات اسلامی، اگه شاهد قبل از اینکه
مجازات متهم اجرا بشه، از شهادتش برگرده و بگه من اشتباه کردم یا دروغ گفتم، اون وقت دیگه شهادتش
اعتباری نداره و قاضی نمیتونه بر اساسش حکمی رو اجرا کنه. این خیلی مهمه، چون اگه شهادتی باعث بشه که یه نفر به زندان بره یا مجازات بشه، و بعداً شاهد بگه اشتباه کرده، باید جلوی اجرای حکم رو گرفت.
تفاوت رجوع از شهادت در امور کیفری و حقوقی:
بله، رجوع از شهادت توی امور کیفری و حقوقی با هم فرق داره:
- توی
امور کیفری، رجوع از شهادت معمولاً باعث میشه که کل اعتبار شهادت از بین بره و حتی میتونه برای خود شاهد، دردسر درست کنه و ممکنه به جرم
شهادت دروغ محکوم بشه.
- اما توی
امور حقوقی، رجوع از شهادت بیشتر باعث
تضعیف یا
بی اعتباری اون دلیل توی همون پرونده میشه و بار کیفری کمتری برای شاهد داره.
نتیجه گیری و توصیه های پایانی
همونطور که دیدید، دنیای
شرایط شهادت در دادگاه خیلی پیچیده و پر از جزئیاته. از اینکه یه شهادت چطور باید باشه (قطعیت، مطابقت با دعوا، اتحاد مفاد) تا اینکه خود شاهد باید چه ویژگی هایی داشته باشه (بلوغ، عقل، ایمان، عدالت و…)، همه و همه توی قوانین ما حسابی حساب و کتاب داره.
اهمیت
شهادت شهود در دادگاه، چه توی پرونده های حقوقی و چه کیفری، اونقدر بالاست که میتونه سرنوشت یه پرونده و حتی زندگی آدم ها رو عوض کنه. پس همیشه باید یادمون باشه که شهادت دادن، یه
مسئولیت بزرگه و باید با صداقت کامل و آگاهی از تمام
شرایط قانونی انجام بشه. اگه حتی یه ذره هم شک دارید که شهادت شما درست و کامل باشه، یا اگه سوالی درباره
شرایط شاهد در دادگاه دارید، حتماً قبل از هر اقدامی با یه
وکیل یا مشاور حقوقی حرف بزنید. مشورت با یه متخصص میتونه شما رو از خیلی از دردسرها نجات بده و مطمئن بشید که هم حق شما ضایع نمیشه و هم کسی به ناحق محکوم نمیشه. یادتون باشه،
عدالت نیازمند آگاهی و دقت ماست.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شرایط شهادت در دادگاه | صفر تا صد ادای شهادت صحیح" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شرایط شهادت در دادگاه | صفر تا صد ادای شهادت صحیح"، کلیک کنید.